حريم و حيا : ما ونگاه مولا

مشخصات كتاب

سرشناسه : تربتي كربلايي، حيدر، 1338 -

عنوان و نام پديدآور : حريم و حيا : ما ونگاه مولا/ حيدر تربتي كربلايي.

مشخصات نشر : قم : عطر عترت، 1390.

مشخصات ظاهري : 78ص.

وضعيت فهرست نويسي : فيپا

موضوع : شيعه -- دفاعيه ها و رديه ها

موضوع : علي بن ابي طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. -- كتابشناسي

شناسه افزوده : تربتي، محدثه، 1368 -

رده بندي كنگره : Z8545/ك17الف8 1390

رده بندي ديويي : 016/297951

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

آغاز

ص:7

بسم اللّه الرّحمان الرّحيم

الحمدللّه ربّ العالمين و صلّي اللّه علي محمّد و آله الطّاهرين

و لعنةاللّه علي اعدائهم اجمعين.

حيا از ابزارهاي بازدارنده از انجام كارهاي زشت و ناپسند بوده و محرّكي جهت انجام اعمال شايسته و پسنديده مي باشد. حفظ حريم ها بسيار سازنده است كه به دنبال آن امنيّت در جامعه حاكم مي شود. امنيّتي كه فرد و جامعه او را در بر مي گيرد. ناپسندها را به نيستي سوق مي دهد، ريشه فساد را خشكانده و جهل و فقر را كنار مي زند.

اين امر آنجا درخشش بيشتري مي يابد كه نتايج نابودگر بي حيايي عنوان و برّرسي شوند: تكرار ناشايست ها و جهالت ها، زير پا نهاده شدن حرمت ها، از ميان رفتن خردورزي، ناديده گرفته شدن علم،

ص:8

شكل گرفتن روابط جنسي نامشروع، زوال امنيّت اخلاقي، نوشيدن مست كننده ها، انجام آنچه كه انسان را از انسانيّت، دور مي كند

ومرگ عواطف انساني و تمام خوبي ها و... .

و در نهايت رسيدن به اعتقاد كثيف اباحي گري كه انجام هر كاري را حلال و مجاز مي شمرد. البتّه اوّلين اتّفاقي كه در اين ميان رخ مي دهد اين است: ناديده گرفته شدن حرمت خدا و آنچه و آنكه به او متّصل است.

حيا، حكومتي فراگير دارد. امّا افراد مختلف و اعتقادهاي گوناگون محدوده اين حكومت را متفاوت بيان مي كنند. البته بديهي است كه همواره بهترين گزينه، خداوند است و انسان آگاه تنها او را برمي گزيند.

اميرالمؤمنين عليه السّلام به فرزندشان امام حسن عليه السّلام ضمن وصيّت هايي فرمودند:... وَ الْحَياءُ سَبَبٌ إِلٰى كُلِّ جَميلٍ(1)... _ ...حيا سبب انجام هر (كار) زيبايى است.

امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: الْحَياءُ مِنَ الْإِيمانِ، وَ الْإِيمانُ فِي الْجَنَّةِ(2) _ حيا بخشي از ايمان است و ايمان در بهشت است (بنابراين شخص با حيا در بهشت است).

و فرمودند: لا إيمانَ لِمَنْ لا حَياءَ لَهُ _ ايمان ندارد كسى كه حيا ندارد.(3)


1- 1-تحف العقول:84.
2- - الكافي:2/ 106باب الحياء ...ح1
3- - الكافي:2/106باب الحياء ...ح5

ص:9

و فرمودند: مَنْ خَلا بِذَنْبٍ فَراقَبَ اللَّهَ تَعالٰى ذِكْرُهُ فيهِ وَ اسْتَحْيا مِنَ الْحَفَظَةِ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ جَميعَ ذُنُوبِهِ وَ إِنْ كانَتْ مِثْلَ ذُنُوبِ

الثَّقَلَيْنِ(1) _ كسى كه به قصد ارتكاب گناهى خلوت گزيند، سپس در آن حال خداوند تعالى ذكره را مشرِف و مطّلع بر خود بيابد و از فرشتگان محافظ و مراقب خود حيا كرده و آن گناه را ترك كند، خداوند عزّوجل تمام گناهان او را، اگر چه برابر با گناه جن و انس باشد، مى آمرزد.

و چنانچه انسان حرمت خدا را نگه ندارد، از كه مي خواهد حيا كند و از چه مي خواهد بپرهيزد؟ اگر نافرماني خدا را رها نكند، كدامين كار ناپسند را مي خواهد رها كند؟ و چه كسي ديگر براي او اهمّيّت خواهد داشت؟

و مجمع لذّات عميق و ريشه دار و اصيل و ماندگار و هدف از آفرينش جن و انس _ كه همان معرفت خداوند و پيامبر و امامان معصوم است(2) را رها كرده و خود را از رسيدن به آن محروم


1- 4- من لا يحضره الفقيه:4/411 ح5895.
2- (51) سوره ذاريات: آيه57:وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلّا لِيَعْبُدُون _ و جن و انس را جز براي اينكه مرا عبادت كنند، نيافريدم. علل الشرائع:1/9 ب ٩ ح 1- ... حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: امام حسين عليه السّلام به اصحاب خود فرمودند: أَيُّهَا النّاسُ! إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ إِلّا لِيَعْرِفُوهُ، فَإِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ مَنْ سِواهُ _ اي مردم! همانا خداوند جلّ ذكره بندگان را نيافريد جز براي اينكه او را بشناسند، و آن گاه كه او را شناختند، او را عبادت كنند. آن گاه كه او را پرستيدند، از پرستش غيرِ او بي نياز شوند. شخصي به ايشان عرض كرد: اي فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فداي شما، شناخت خدا، چيست؟ فرمود: مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمُ الَّذي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ _ شناخت اهل هر زمان نسبت به امام كه اطاعت از او بر آنان واجب شده است.

ص:10

مي كند.

خداوند، پيامبراكرم و امامان معصوم صلّي الله عليهم و سلّم در تمام لحظه ها، بر تمام كارهاي انسان نظارت دارند. نظارتي همه جانبه كه تمامي ابعاد را در بر مي گيرد. اين مقامي بسيار والا از جانب خداوند براي پيامبر و اهل بيت است و چنانچه آن گونه كه شايسته است، شناخته شود، انسان مي تواند با يادآوريِ آن، همواره، در خلوت و جلوت، خود را در محضر پيامبر و اهل بيت صلوات الله عليهم ببيند و از انجام كارهاي ناشايست حيا كند.

نكته والاتر اينكه با احساس حضور در محضر اهل بيت و نظارت ايشان بر اعمال، قوي تر از ديدن هر بيننده اي، ديگر هيچ خلوتي براي آلوده شدن به گناه ندارد.

كسي براي گناه كردن خلوت را بر مي گزيند كه به حضور و نظارت پوسته حجّت هاي الهي، ايمان نداشته باشد. مثلاً سستي در ايمان

ص:11

سبب مي شود فرد با قرار گرفتن در خلوت، به سوي گناهان جنسي كشيده شود در حالي كه اگر به حضور اولياء خداوند و نظارت آنان بر كارهايش ايمان داشته باشد، براي او انجام چنين كاري در حضور آنان، شرم آور خواهد بود.

و اين تنها يك نمونه و به عنوان نمونه آورده شد و گرنه هر رفتار ناشايستي، هر زمان و در هر مكان كه انجام شود، از نظرگاه حجّت هاي الهي پنهان نيست. و آنان شاهد و ناظر اعمال هستند.

علاوه بر آن قانون محبّت چنين است كه براي جلب رضايت و خشنوديِ محبوب، تلاش كنيم و زماني كه در محضر او هستيم، از اينكه او را به هر نحوي بيازاريم، بپرهيزيم. پيامبر با نظاره بر اعمال ناپسندِ ما، آزرده خاطر مي شوند و امام صادق عليه السّلام مي فرمايند: مَعاشِرَ الشّيعَةِ! كُونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً(1)... _ اى شيعيان! (با انجام كارهاي پسنديده) براي ما سبب زينت باشيد و (با انجام كارهاي ناپسند) سبب آبرو ريزي ما نباشيد... .

بنابراين نبايد با انجام كارهايي كه ايشان را مي آزارد، آنان را از خود برنجانيم. و اين قانون محبّت است. در زير مجموعه اين بحث، عنواني ديگر وجود دارد: آنان كه در انتظار مصلح و موعود الهي هستند، خود صالح اند. و بايسته آن است كه منتظِر خود را به منتظَر نزديك سازد.


1- 5 - أمالي الصدوق:400 المجلس62 ح17 ...حدّثنا سليمان بن مهران قال: دخلت على الصّادق جعفر بن محمّد عليه السّلام و عنده نفر من الشّيعة فسمعته و هو يقول: .

ص:12

اينكه خداوند در كلام خود، قرآن كريم، ما را از اين موضوع كه خودش و پيامبرش و امامان معصوم، گواه اعمال ما هستند، آگاه

مي كند، بسيار مهم است و از اينجا به مقصود خداوند از اين بيان پي مي بريم و اين موضوع در تربيت ما نقشي اساسي ايفا مي كند.

و اين گونه است كه توجّه به اين نظارت، ايمني بخش و بازدارنده از گناه است. رؤيت و شهود وليّ معصوم و عرضه اعمال به ايشان و اطّلاع ما از اين واقعيّت، خود مدرسه تربيت انسان هاي برجسته و شايسته است. و در اين هنگام، خلوتِ خيالي به حضور حقيقي تبديل مي شود.

البته اين حضور به مراتب ارزشمندتر و مؤثّرتر از حضور فرشتگان خواهد بود و هرچه در اين زمينه درك بيشتري داشته باشيم، قطعاً اثر بازدارندگيِ آن از گناه، بيشتر خواهد بود.

امّا راه ديگري نيز وجود دارد كه اهميّت دادن به اين نظارت را بيشتر مي كند و آن درك جايگاه و منزلت هاي شاهدان است. اينكه آنان كيستند و نزد خداوند چه مقامي دارند.

نكته ديگر اينكه نظارت ها متفاوت هستند و نظارت الهي مقدّم بر وجود و در حين و نيّت و معناي عمل است يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مٰا تُخْفِي الصُّدُورُ(1) _ خداوند، به خيانت چشم ها و اسرار دلها آگاه است.

و نظارت حجّت هاي الهي نيز با عنايت خداوند تبارك و تعالي به


1- 6 - (٠ (4سوره غافر: آيه 20.

ص:13

همين گونه است. امّا نظارت فرشتگان محدود است، چنانچه در دعاي معروف به «دعاي كميل» چنين آمده: ... وَ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرائِهِمْ وَ الش_ّاهِدَ لِما خَفِيَ عَنْهُمْ(1)... _ (خداوندا) خودت نيز (علاوه بر فرشتگان) مراقب من بودى و گواه اعمالى بودى كه از ايشان پنهان مي ماند... .

و در آخر با به وجود آمدن چنين اعتقادي، و با اين زمزمه كه من پيرو و شيعه اهل بيت هستم و تحت نظارت دقيق و هوشمندانه برترين انسان ها مي باشم، دست و دل و زبان به آن سو مي رود كه چه كنم تا امامم را خشنود ساخته و او را براي عملي نمودن هدف خلقت، ياري نمايم.

اينك به برّرسي موضوع نظارت گواهان الهي از ديدگاه قرآن و عترت، مي پردازيم. لازم به ذكر است كه نكاتي را كه در پايان احاديث يادآور شده ايم، تمامي نكات موجود در متن احاديث نبوده و مطمئنّاً جاي بسي تأمل براي خوانندگان محترم دارد.

آيه نخست

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ ...


1- 7- مصباح المتهجّد:1/849.

ص:14

ص:15

و قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلٰى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ _ (اي پيامبر!) به ايشان بگو: هر آنچه مي خواهيد انجام دهيد، خداوند و پيامبرش و مؤمنان بي درنگ آنچه را انجام مي دهيد، مي بينند و زود است كه به سوي (خداوند كه) دانا به نهان و عيان است، بازگردانده شويد، پس او شما را بدان چه انجام داديد، آگاه خواهد نمود.(1)

بيان حضرت باقرالعلوم عليه السلام

محمّد بن مسلم گويد: از امام محمّد باقر عليه السّلام درباره اعمال پرسيدم كه آيا بر پيامبر عرضه مي شود؟ حضرت فرمودند: ما فيهِ شَكٌّ. در اين مورد هيچ شكّي وجود ندارد. به ايشان عرضه داشتم:


1- (9) سوره توبه: آيه105

ص:16

آيا شما اين سخن خداوند تعالي كه مي فرمايد: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ را ديده ايد؟ (دليلتان اين آيه است؟)، حضرت فرمودند: إِنَّهُمْ شُهُودُ اللَّهِ في أَرْضِهِ(1) _همانا اينان، (پيامبر و مؤمنان) گواهان خداوند بر روي زمين هستند.

نكات: 1- هيچ شكّي وجود ندارد كه اعمال بر پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

2- «مؤمنان»، از جانب خداوند گواه بر بندگان هستند.

بريد بن معاويه عجلي گويد: خدمت امام محمّد باقر عليه السّلام عرضه داشتم: (مقصود خداوند از اين آيه چيست؟) إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ، امام فرمودند: ما مِنْ مُؤْمِنٍ يَمُوتُ وَ لا كافِرٍ فَيُوضَعُ في قَبْرِهِ حَتّىٰ يُعْرَضَ عَمَلُهُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلٰى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ فَهَلُمَّ جَرّاً إِلٰى آخِرِ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعِباد (2)_ هيچ مؤمن و هيچ كافرى نيست كه بميرد و در قبر گزارده شود مگر اينكه عملش بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم و حضرت على عليه السّلام و تمامي امامانِ معصوم كه خداوند اطاعتشان را بر مردم واجب كرده است، عرضه شود.

نكات: 1- اعمال بندگان، آن هنگام كه درون قبر گزارده شوند، بر پيامبر و تمامي امامان معصوم صلّي الله عليهم و سلّم، عرضه مي شود.


1- 8- بصائرالدرجات:425 ب4 ح10 و فيه:430 ب٦ ح10 عن محمّد بن مسلم عنه عليه السّلام، الأصول الستّة عشر:١٥٦ كتاب مختصر أصل علاء بن الرزين الذي اختصره الشيخ الشهيد الأوّل، عن محمّد بن مسلم، عن الباقر عليه السّلام، تفسيرالعياشي:2/108 ح119 عن محمّد بن مسلم عن أحدهما (الباقر أو الصادق عليهما السّلام) كلّهم كما في البصائر باختلاف و فيهم: لِلَّهِ شُهَداءُ في أَرْضِهِ، بحارالأنوار:23/344 ب20 ح34 عن البصائر بروايته الاولي، مستدرك الوسائل:12/161 ب100 ح5، 6- 13781- 1عن تفسير العيّاشي، مستدرك الوسائل:12/163 ب100 ح13786- 6عن كتاب العلاء بن الرزين، في بصائرالدرجات:430 ب 6ح7 عن الصادق عليه السّلام باسناده عن محمّد بن مسلم ،عن الصادق عليه السّلام و فيه:430 ب6ح6عن محمّد بن مسلم و زرارة، عن الصادق عليه السّلام مثله و فيهما: إِنَّ لِلَّهِ شُهَدٰاءُ فِي أَرْضِهِ، عن الأخير بحارالأنوار:23/348ب20 ح 51.
2- بصائرالدرجات:428 ب 5 ح8 و10 و تفسير العيّاشي:2/109ح124، بحارالأنوار:6/183 ب7 ح13 عن البصائر و في ج23/351 ب20ح67 عن العيّاشي، وسائل الشيعة:16/113 ب101 ح21123 عن البصائر، بحارالأنوار:17/149ب17 و ج23/340 ب20 ح15 عن البصائر عن الصادق.

ص:17

2- اين نوع از عرضه اعمال، به صورت عمومي انجام شده و شامل حال مؤمنان و كافران مي شود.

3- اطاعت از امامان، از جانب الله تعالي، واجب شده است.

امام محمّد باقر عليه السّلام درباره اين آيه فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ فرمودند: هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ(1) _ به خدا قسم! (مقصود از «المؤمنون» در اين آيه) عليّ بن ابي طالب عليه السّلام است.

نكات: 1- از مصاديق «مؤمنون» در اين آيه، اميرالمؤمنين عليه السّلام هستند.

2- امام محمّد باقر عليه السّلام در اين مورد، سوگند به خدا ياد مي كنند.

امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: إِنَّ أَعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى نَبِيِّكُمْ كُلَّ عَشِيَّةِ الْخَميسِ فَلْيَسْتَحْيِ أَحَدُكُمْ أَنْ يَعْرِضَ عَلٰى نَبِيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبيحَ(2) _ اعمال بندگان عصر هر روز پنج شنبه بر پيامبر شما ارائه مي شود، بنابراين بايسته است كه هر يك از شما از اينكه بر پيامبرش كار زشتي را ارائه دهد، شرم داشته باشد.

نكات: 1- روز پنج شنبه، هنگام عصر، اعمال بندگان بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

2- هر كسي بايد از اينكه كار زشتي را به پيامبر صلّي الله


1- 10- الكافي:1/220 باب عرض الأعمال على النبيّ و الأئمّة صلوات اللّه عليهم... ح5، وسائل الشيعة: 16/108 ب101 ح21107 عن الكافي.
2- 11- بصائرالدرجات:426 ب4 ح14، بحارالأنوار:23/344 ب20 ح36 عن البصائر.

ص:18

عليه و آله و سلّم ارائه دهد، شرم داشته باشد.محمّد بن مسلم از امام صادق عليه السّلام نقل مي كند كه حضرت درباره آيه إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ فرمودند: إِنَّ لِلَّهِ شاهِداً في أَرْضِهِ وَ إِنَّ أَعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ(1) _ همانا خداوند از جانب خويش بر روي زمين، شاهدي دارد و به درستي كه عملكرد بندگان بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

نكات: 1- خداوند تعالي، همواره از جانب خويش، بر روي زمين شاهدي دارد.

2- اعمال بندگان، بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

يحيي بن مساور از امام جعفرصادق عليه السّلام نقل نموده و مي گويد: به حضرت عرض كردم: درباره اميرالمؤمنين عليه السّلام براي من حديثي بفرماييد. فرمودند: أشرحه لك أم أجمعه؟ _ آيا مي خواهي آن را براي تو شرح دهم يا خلاصه كرده و جمع نمايم؟ عرض كردم: البته آن را برايم خلاصه بفرماييد. حضرت فرمودند: عَلِيٌّ بابُ هُدًى مَنْ تَقَدَّمَهُ كانَ كافِراً، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ كانَ كافِراً _ همانا علي، درِ هدايت (تنها راهِ منجر به هدايت) است، آنكه از او پيشي


1- 12- تفسيرالعيّاشي:2/109ح126، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13785- 5 عن العيّاشي.

ص:19

گيرد، كافر است و هركه از او به هر نوعي سرپيچي نمايد، كافر است. به حضرت عرضه داشتم: برايم بيشتر بفرماييد. فرمودند: إِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُصِبَ مِنْبَرٌ عَنْ يَمينِ الْعَرْشِ لَهُ أَرْبَعٌ وَ عِشْرُونَ مِرْقاةً فَيَأْتي عَلِيٌّ وَ بِيَدِهِ اللِّواءُ حَت_ّىٰ [يَرْتَقيهِ وَ] يَرْكَبَهُ وَ يُعْرَضَ الْخَلْقُ عَلَيْهِ، فَمَنْ عَرَفَهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ دَخَلَ الن_ّارَ_ چون روز قيامت شود، منبري در سمت راست عرش قرار داده شود كه بيست و چهار پلّه دارد. در اين هنگام علي عليه السّلام در حالي كه پرچم (حمد) را در دست دارد، مي آيد؛ تا اينكه پرچم را بالا برده و بر منبر بالا رود و آفريدگان بر او عرضه مي شوند. هر آن كس را كه او به معرفت و ولايت بشناسد، وارد بهشت شود و معرفت و ولايت هر آن كس را كه انكار كند، وارد آتش مي شود. راوي گويد: به حضرت عرضه داشتم: از قرآن برايم دليل بياوريد؟ فرمودند: نَعَمْ، ما يَقولُ في هٰذِهِ الْآيَةَ، يَقُولُ تَبارَكَ وَ تَعالٰى: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ، هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ (1)_ بله، (دليل بر آنچه) اين آيه مي گويد، آن است كه خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ، به خدا سوگند! (مقصود خداوند از مؤمنون در اين آيه) او علي بن ابي طالب عليه السّلام است.

نكات: 1- تنها ورودگاه مسير هدايت، مولا اميرالمؤمنين علي


1- 13- تفسيرالعيّاشي:2/١٠٨ح121، بحارالأنوار:7/330ب17 ح9 عن العيّاشي باختلاف.

ص:20

عليه السّلام هستند. يعني شرط ورود به مسير هدايت، ايمان به امامت و وَلايت مولا اميرالمؤمنين عليه السّلام است.

2- چنانچه كسي به هر نوعي از ايشان پيشي بگيرد يا سرپيچي كند، كافر است.

3- در روز قيامت، مولا اميرالمؤمنين عليه السّلام با حالتي مخصوص وارد محشر مي شوند و شرايطي ويژه براي ايشان وجود خواهد داشت.

4- اميرالمؤمنين عليه السّلام، از آنجا كه بر اعمال شاهد و ناظر هستند، از ميان آفريدگان، آن كساني را كه استحقاق بهشت دارند، به آنجا مي فرستند و لايقان آتش را نيز به جهنّم رهنمون مي شوند.

5- از مصاديق «مؤمنون» در آيه، وجود مقدّس اميرالمؤمنين عليه السّلام هستند.

حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: إِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُصِبَ مِنْبَرٌ عَنْ يَمينِ الْعَرْشِ لَهُ أَرْبَعٌ وَ عِشْرُونَ مِرْقاةً وَ يَجي ءُ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ بِيَدِهِ لِواءُ الْحَمْدِ فَيَرْتَقيهِ وَ يَرْكَبْهُ (وَيَعْلُوهُ)(1) وَ يُعْرَضُ الْخَلائِقُ عَلَيْهِ فَمَنْ عَرَفَهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ دَخَلَ الن_ّارَ، وَ تَفْسيرُ ذٰلِكَ في كِتابِ اللَّهِ:قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قال: هُوَ وَ اللَّهِ أَميرُالْمُؤْمِنينَ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ


1- 14- في البحار.

ص:21

عَلَيْهِ السَّلامُ(1) _ چون روز قيامت فرا رسد، منبري از سمت راستِ عرش كه بيست و چهار پلّه دارد، قرار داده مي شود. و علي بن ابي طالب عليه السّلام در حالي كه پرچم حمد را در دست دارد، وارد عرصه محشر مي شود. سپس از آن (منبر) بالا مي رود. در اين حال، مخلوقات به او عرضه مي شوند. هر آن كس را كه او، به معرفت و وَلايت بشناسد، وارد بهشت مي شود و هركس كه او معرفت و ولايتش را انكار كند، وارد آتش مي شود. و تفسير اين جريان در قرآن وجود دارد: قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ حضرت فرمودند: به خدا سوگند (مقصود خداوند از مؤمنون) او، اميرالمؤمنين عليّ بن ابي طالب عليه السّلام است.

نكات: اين حديث مانند حديث پيشين است.

ابي بصير گويد: خدمت امام جعفر صادق عليه السّلام عرضه داشتم: اين سخن خداي متعال: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ گفتم: «مؤمنون» چه كساني هستند؟ حضرت فرمودند: مَنْ عَسٰى أَنْ يَكُونَ إِلّا صاحِبَكَ؟!(2) _ سزاوار است چه كسي باشد جز صاحب تو؟ (مقصود حضرت از صاحب، امام هر زمان است).

نكات: شايسته ترين براي شاهد بودن و برترين فردِ «مؤمنون» در آيه، امام معصوم در هر زمان است.

امام جعفر صادق عليه السّلام درباره اين سخن خداوند تبارك و


1- 15- تفسيرالعيّاشي:2/110 ح127، بحارالأنوار:7/331 ب17 ح10 عن تفسير العيّاشي مثله باختلاف.
2- 16- بصائرالدرجات:429 ب6ح 1، وسائل الشيعة:16/114 ب101 ح21124 و بحارالأنوار: 23/346 ب20 ح46 عن البصائر

ص:22

تعالي إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ فرمودند: هُوَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ الْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ تُعْرَضُ عَلَيْهِمْ أَعْمالُ الْعِبادِ كُلَّ خَميسٍ(1) _ او (مقصود از «رسوله») پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم و (مقصود از «مؤمنون») امامان معصوم عليهم السّلام هستند كه عملكرد بندگان هر پنج شنبه به آنان عرضه مي شود.

نكات: 1- مقصود از «مؤمنون»، پيامبرخدا و امامان معصوم هستند.

2- اعمال بندگان ، هر پنج شنبه، به ايشان عرضه مي شود.

در خبري آمده است كه: إِنَّ الْأَعْمالَ تُعْرَضُ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ في كُلِّ إِثْنَيْنِ وَ خَميسٍ فَيَعْلَمُها وَ كَذٰلِكَ تُعْرَضُ عَلَى الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ فَيَعْرِفُونَها وَ هُمُ الْمَعْنِيُّونَ بِقَوْلِهِ: وَ الْمُؤْمِنُونَ(2) اعمال در هر دوشنبه و هر پنج شنبه بر پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود؛ از اين رو پيامبر از اعمال آگاه مي شوند و همچنين بر ائمّه عرضه مي شوند و از اين رو آنان به اعمال آگاهي مي يابند. و مقصود خداوند از «مؤمنون»، ائمّه هستند.

نكات: 1- اعمال بندگان، هر دوشنبه و پنج شنبه، به پيامبر و اهل بيت عرضه مي شود و نسبت به اعمال، آگاهي كامل دارند.


1- 17- بصائرالدرجات:427 ب 5 ح2، بحارالأنوار:23/345 ب20 ح39 عن البصائر.
2- 18- بحارالأنوار:5/329 ب17ح28 عن تفسير التبيان للشيخ الطوسي عن قوله تعالي: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ .

ص:23

2- مقصود از «المؤمنون»، پيامبر و امامان معصوم هستند.

شيعيان روايت كرده اند: إِنَّ أَعْمالَ الْأُمَّةِ تُعْرَضُ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ في كُلِّ يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ وَ خَميسٍ فَيَعْرِفُها وَكَذٰلِكَ تُعْرَضُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الْقائِمينَ مَقامَهُ وَ هُمُ الْمَعْنِيُّونَ بِقَوْلِهِ: وَ الْمُؤْمِنُونَ (1)- اعمال امّت مسلمان در هر روز دوشنبه و پنج شنبه بر پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود و از اين رو پيامبر به اعمال آگاهي دارند. و بر امامان، كه قائم مقامان پيامبر هستند، نيز عرضه مي شود. و مقصود خداوند از «مؤمنون»، امامان هستند.

نكات:1- زمان عرضه اعمال، دوشنبه و پنج شنبه هرهفته است.

2- اعمال بر پيامبر و امامان معصوم عرضه مي شود.

3- مقصود از «مؤمنون» در آيه، امامان معصوم هستند.

زيد شحّام گويد: از امام عليه السّلام درباره اعمال مسلمانان پرسيدم. حضرت فرمودند: ما مِنْ صَباحٍ يَمْضي إِلّا وَ هِيَ تُعْرَضُ عَلٰى نَبِيِّ اللَّهِ أَعْمالُ هٰذِهِ الْأُمَّةِ (2)_ هيچ صبح گاهي نمي گذرد جز اينكه اعمال مسلمانان بر پيامبرخدا عرضه مي شود.

نكات: زمان عرضه اعمال بر پيامبرخدا، هر بامداد است.

امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: إِنَّ أَعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كُلَّ صَباحٍ أَبْرٰارَها وَ فُجّارَها فَاحْذَرُوا فَلْيَسْتَحْيِ أَحَدُكُمْ أَنْ يُعْرَضَ عَلٰى نَبِيِّهِ الْعَمَلُ الْقَبيحُ (3)_ همانا


1- 19- بحارالأنوار:56/40 ب18 ح13 عن تفسير مجمع البيان في قوله تعالي: قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قال: روي أصحابنا.
2- 20- بصائرالدرجات:424 ب4 ح3، بحارالأنوار:17/150 ب17ح47 عن البصائر.
3- 21- تفسيرالقمّي:1/304، بحارالأنوار:17/149 ب17 ح44 عن تفسير القمّي.

ص:24

هر صبح گاه اعمال خوب و بد بندگان به پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود، پس بپرهيزيد. بايسته است كه هركدام از شما از اينكه بر پيامبرش كار زشتي را ارائه كند، شرم داشته باشد.

نكات: 1- اعمال نيك و بد، همه عرضه مي شوند.

2- اعمال، بر پيامبر عرضه مي شود.

3- زمان عرضه اعمال، هر بامداد است.

4- بايد از آزردن پيامبر با انجام اعمال نادرست، پرهيز نمود.

5- شرم از پيامبر، بازدارنده از انجام كارهاي زشت است.

امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: إِنَّ أَعْمالَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ في كُلَّ خَميسٍ فَلْيَسْتَحْيِ أَحَدُكُمْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَنْ تُعْرَضَ عَلَيْهِ الْقَبيحُ (1)_ همانا اعمال امّت حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم هر پنج شنبه بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود. بنابراين هر كدام از شما، بايد از پيامبر شرم داشته باشد از اينكه بر ايشان كار زشتي را ارايه دهد.

نكات: 1- اعمال مسلمانان، بر پيامبر عرضه مي شود.

2- پنج شنبه هر هفته عرضه اعمال انجام مي گردد.

3- همه بايد از ارايه كارهاي ناپسند به پيامبر، شرم كنند.

امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: إِنَّ الْأَعْمالَ تُعْرَضُ عَلَيَّ في


1- 22- بصائرالدرجات:425 ب4 ح12، بحارالأنوار:17/150 ب17 ح51 عن البصائر باختلاف.

ص:25

كُلِّ خَميسٍ فَإِذا كانَ الْهِلالُ أُكْمِلَتْ، فَإِذا كانَ النِّصْفُ مِنْ شَعْبانَ عُرِضَتْ عَلٰي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلىٰ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ ثُمَّ يُنْسَخُ فِي الذِّكْرِ الْحَكيمِ(1) _ همانا اعمال هر پنج شنبه بر من عرضه مي شود. آن هنگام كه آخر ماه شد، تمام اعمال ماه، يك جا به صورت كامل، بر من عرضه مي شود. آن هنگام كه نيمه شعبان شود، اعمال بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم و اميرالمؤمنين علي عليه السّلام عرضه مي شود. سپس در ذكر حكيم ثبت مي شود.

نكات: 1- هر پنج شنبه، اعمال بر امام معصوم زمان، عرضه مي شود.

2- آخر هر ماه اعمال ماهانه، يك جا بر امام معصوم زمان عرضه مي شود.

3- در نيمه شعبان هر سال، تمامي اعمال سالانه، به خاتم انبياء پيامبر اسلام و سيّد اوصياء اميرالمؤمنين عرضه مي شود.

4- پس از آن اعمال يك جا در ذكر حكيم ثبت مي شوند.

امام جعفر صادق عليه السّلام درباره اين كلام خدا: قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ فرمود: الْمُؤْمِنُونَ هاهُنَا الْأَئِمَّةُ الط_ّاهِرُونَ (الط_ّاهِرَةُ)(2) عَلَيْهِمُ السَّلامُ(3) _ مقصود از «مؤمنون» در اين آيه، ائمّه طاهرين عليهم السّلام هستند.

نكات: 1- مقصود از «مؤمنون» در آيه ائمّه طاهرين هستند.


1- 23- بصائرالدرجات:424 ب4 ح 1، بحارالأنوار:23/343 ب20 ح 29 عن البصائر.
2- 24- في البحار.
3- 25- تفسيرالقمّي:1/304، بحارالأنوار:23/339 ب20 ح13 عن تفسيرالقمّي.

ص:26

2- كسي كه مدّعي است كه معتقد و پيروِ امامان طاهر است؛ خود نبايد از گناهان و زشتي ها و كژروي ها، پاك باشد؟

به حضرت امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم: اباخطاب مي گفت: «اعمال امّتِ پيامبر، هر پنج شنبه بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود». حضرت فرمودند: لَيْسَ هُوَ هٰكَذا وَ لٰكِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمالُ هٰذِهِ الْأُمَّةِ كُلَّ صَباحٍ أَبْرارُها وَ فُجّارُها فَاحْذَرُوا، وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ(1)- چنين نيست و لكن اعمال اين امّت، هر صبح گاه بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود، خوبي هاي آن و بدي هاي آن. بنابراين برحذر باشيد. و اين همان سخن خداوند عزّوجل است: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.

نكات: 1- كلامِ غير محرَّف پيامبرخدا را بايد از امامان معصوم دريافت كرد.

2- اعمال امّت در بامداد هر روز، بر پيامبر عرضه مي شود.

3- اعمال خوب و بد عرضه مي شود.

4- از آزردن پيامبر با اعمال زشت، بايد پرهيز كرد.

روايت شده است كه: أَنَّ أَعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ كُلَّ يَوْمٍ أَبْرارِها وَ فُجّارِها


1- 26بصائرالدرجات:424 ب4 ضمن حديث3 عن أبي بصير، تفسيرالعياشي:2/109 ح122 عن أبي بصير باختلاف، معاني الأخبار:392 كما في البصائر و فيه زيادة: وَ سَكَتَ، قٰال أبوبصير: إنّما عنى الأئمّة عليهم السّلام، وسائل الشيعة:16/109 ب101 ح21110 و بحارالأنوار: 23/340 ب20 ح16 عن المعاني، بحارالأنوار:17/150 ب17 ح48 عن البصائر، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13783- 3 عن العيّاشي.

ص:27

فَاحْذَرُوا وَ ذٰلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ(1) _ خوبي ها و بدي هاي اعمال بندگان هر روز صبح بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم و ائمّه عليهم السّلام عرضه مي شود، بنابراين بر حذر باشيد. و اين همان سخن خداوند عزّوجل استوَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.

نكات: 1- به يقين، اعمال بندگان به پيامبر و امامان معصوم عليهم السّلام عرضه مي شود.

2- زمان عرضه اعمال هر روز است.

3- بايد از عرضه اعمال ناشايست به آنان حذر كرد.

ابو بصير از امام جعفر صادق عليه السّلام نقل مي كند كه حضرت فرمودند: تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ أَعْمالُ الْعِبادِ كُلَّ صَباحٍ أَبْرارِها وَ فُجّارِها فَاحْذَرُوا، وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ (2)_ هر روز صبح خوبي و بديِ اعمال بندگان بر پيامبرخدا عرضه مي شود. بنابراين برحذر باشيد. و اين همان سخن خداوند است: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ. سپس حضرت سكوت فرمودند.

نكات: 1- اعمال بر پيامبر عرضه مي شود.

2- هر بامداد عرضه مي شود.

3- اعمال خوب و بد عرضه مي شود.


1- 27- من لايحضره الفقيه:1/191 باب النوادر... ح583، وسائل الشيعة:16/109 ب101 ح21109 عن الفقيه.
2- 28- بصائرالدرجات:428 ب 5 ح7 ، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح1، وسائل الشيعة:16/107ب101 ح21102و بحارالأنوار:17/131 ب17 ح3 عن الكافي، بحارالأنوار:23/346 ب20 ح44 عن البصائر.

ص:28

4- بايد حذر كرد از اينكه... .

عبدالرّحمان بن كثير از امام صادق عليه السّلام درباره اين كلام خدا قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ پرسيد، فرمودند: هُمُ الْأَئِمَّةُ تُعْرَضُ عَلَيْهِمْ أَعْمالُ الْعِبادِ كُلَّ يَوْمٍ إِلٰى يَوْمِ الْقِيامَةِ (1)آنان (مقصود خداوند از «مؤمنون») ائمّه هستند كه اعمالِ بندگان هر روز تا روز قيامت بر آنان عرضه مي شود.

نكات: 1- مقصود از «مؤمنون» در آيه، امامان معصوم هستند.

2- مسئول نظارت بر اعمال مردم، امامان معصوم هستند.

3- زمان عرضه به آنان، هر روز است.

4- پايان زمان عرضه اعمال به ايشان، روز قيامت است.

5- تا روز قيامت، نظام امامت امامان معصوم و گواه بودن آنان از جانب خداوند، ادامه خواهد داشت.

يعقوب بن شعيب ميثمي گويد: از امام جعفر صادق عليه السّلام درباره اين سخن خداوند عزّوجل قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ. پرسيدم، حضرت فرمودند: هُمُ الْأَئِمَّةُ(2)_ آنان (مقصود از «مؤمنون») ائمّه هستند.

نكات: مقصود خداوند از واژه «مؤمنون» در اين حديث و دو حديث پس از آن، امامان معصوم، بيان شده اند.بريد عجلي گويد: نزد امام جعفر صادق عليه السّلام بودم. از


1- 29- بصائرالدرجات:427 ب5 ح4، عنه البحار:٢٣/٣٤٥ ب٢٠ ح٤١.
2- 30- بصائرالدرجات:427 ب5 ح3 و ص428 ب 5 ح11، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح2، تفسيرالعياشي:2/109 ح125، محاسبةالنفس:17 ب3 عن الكافي و دلائل الحميري و كتاب تفسير القرآن لإبن عقدة و تفسير ما نزل في أهل البيت عليهم السّلام لمحمّد بن العبّاس بن مروان، وسائل الشيعة:16/107 ب101 ح21104 و ص113 ح21122 عن الكافي و البصائر، بحارالأنوار:23/345 ب20 ح40 و ص٣٥١ ح٦٨و ص٣٥٣ ح٧٣ عن البصائر و العيّاشي و محاسبة النفس.

ص:29

حضرت درباره اين سخن خدا كه مي فرمايد قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ پرسيدم. حضرت فرمود: إيّانا عَنٰى(1) _ مقصود خداوند (از «مؤمنون») ما هستيم.

بيان حضرت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام

محمّد بن فضيل از حضرت امام عليّ الرضا عليه السّلام نقل مي كند كه از حضرت درباره اين سخن خداوند تبارك و تعالي قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ پرسيدم، حضرت فرمودند: يُعْرَضُ عَلىٰ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَعْمالُ أُمَّتِهِ كُلَّ صَباحٍ أَبْرارِها وَ فُجّارِها فَاحْذَرُوا(2) _ خوبي ها و بدي هاي اعمال مسلمانان هر صبح گاه به پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود. بنابراين برحذر باشيد.

نكات: 1- امام رضا عليه السّلام موضوع عرضه اعمال بر پيامبرخدا را برگرفته از آيه كريمه، اعلام مي كنند.

2- از «سين» در كلمه «فَسَيَرَى اللَّهُ» چنين استفاده مي كنند كه هر بامداد اعمال بر پيامبر، عرضه مي شود.

3- اعمالِ نيكو و ناپسند، همه عرضه مي شوند.

4- امام رضا عليه السّلام نيز مي فرمايند بر حذر باشيد.

5- نكات اين حديث و سه حديث بعد از آن، همسان است.

احمد بن عمير از امام عليّ الرضا عليه السّلام نقل مي كند كه از


1- 31- بصائرالدرجات:427ب 5ح 1، وسائل الشيعة:16/113ب101ح21121عن البصائر، محاسبةالنفس:17ب3 عن كتاب تفسير القرآن لابن عقدة بإسناده إلى يزيد بن معاوية العجلي، عنه عليه السّلام، الأمالي للطوسي:409 المجلس14 ح 918- 66 عن ابن أذينةعنه عليه السّلام مثله باختلاف ، المناقب:4/400عروة بن أذينةعنه، بحارالأنوار: 23/339 ب20ح10 و وسائل الشيعة:16/111 ب101 ح21115-عن الأمالي، البحار:23/337 ب20 ح6 عن المناقب.
2- 32- تفسيرالعيّاشي:2/109ح123، بصائرالدرجات:425 ب4 ح6 عن محمّد بن الفضيل، عن الصادق عليه السّلام مثله باختلاف، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13784-4 عن العيّاشي و ليس فيه: فَاحْذَرُوا.

ص:30

حضرت درباره اين سخن خداي عزّوجلّإِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ پرسيده شد، حضرت فرمودند: إِنَّ أَعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كُلَّ صَباحٍ أَبْرارَها وَ فُجّارَها فٰاحْذَرُوا (1)_ همانا خوبي ها و بدي هاي اعمال بندگان هر صبح گاه بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود. بنابراين بر حذر باشيد.

حسن بن علي الوشّاء گويد: شنيدم حضرت امام رضا عليه السّلام مي فرمودند: إِنَّ الْأَعْمالَ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَبْرارَها وَ فُجّارَها(2) _ همانا خوبي ها و بدي هاي اعمال بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

مسلم گويد: از امام درباره اين سخن خداوند عزّوجلّ پرسيدم: إِعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ حضرت فرمودند: أَعْمالُ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلٰى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ بَرُّها وَ فاجِرُها(3)_ نيكي و بديِ كارها بر پيامبرخدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مي شود.

عبدالله بن ابان زيّات كه كنيه عبدالرّضا داشت، گويد: به امام رضا عليه السّلام عرضه داشتم: خداوند را براي من و خانواده ام بخوانيد. (به من و خانواده ام دعا كنيد). حضرت فرمودند: أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ؟! وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ في كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ _ آيا من چنين نمي كنم؟


1- 33- بصائرالدرجات:424 ب4 ح2، وسائل الشيعة:16/112 ب101ح21118 و بحارالأنوار: 23/343 ب20 ح30 عن البصائر.
2- 34- بصائرالدرجات:425 ب4ح7 و الكافي:1/220 باب عرض الأعمال...ح6، بحارالأنوار: 17/150 ب17 ح49 عن البصائر، وسائل الشيعة:16/107 ب101ح21103 و بحارالأنوار:17/131 ب17 ح4 عن الكافي.
3- 35- بصائرالدرجات:425 ب4 ح8.

ص:31

به خدا سوگند! همانا اعمال شما هر روز و شب بر من عرضه مي شود. اين بيان حضرت نزد من شگفت و عظيم آمد؛ از اين رو حضرت فرمودند: أَ ما تَقْرَأُ كِتابَ اللَّهِ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؟! _(1) آيا كتاب خدا را نخوانده ايقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ!؟

نكات: 1- دعاي امام رئوف، پيروان نيكوكار و خاندان آنان را فرا مي گيرد.

2- مسأله عرض اعمال، چنان يقيني است كه امام رضا عليه السّلام قسم جلاله به ذات باري تعالي مي خورند.

3- زمان عرضه اعمال به امام معصومِ زمان، هر روز و شب است.

4- «فاء» در كلمه «فَسَيَرَى» نشان دهنده فوريّت در اطّلاع يافتن است.

محمّد بن فضيل از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل مي كند كه حضرت درباره اين آيه قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ فرمود: نَحْنُ هُمْ (2)_ ما («مؤمنون») هستيم.

نكات: «مؤمنون» در آيه كريمه، امامان معصوم هستند.

آيه هاي دوّم و سوّم

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِن_ّا أَرْسَلْن_اكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً

إِن_ّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً


1- 36- بصائرالدرجات:429 ب6ح2، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح4 عن عبد اللّه بن أبان الزّيّات و كان مكينا عند الرّضا عليه السّلام...، بحارالأنوار:23/347 ب20 ح47 عن البصائر، وسائل الشيعة:16/108 ب101 ح21106 عن الكافي.
2- 37- بصائرالدرجات:427 ب 5 ح5، و فيه:ح6 عن الحسين بن بشّار، عن أبي الحسن عليه السّلام مثله، بحارالأنوار:23/346 ب20 ح42 عن البصائر.

ص:32

ص:33

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِن_ّا أَرْسَلْن_اكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً _ اي پيامبر! همانا ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده (از نافرماني و عذاب) فرستاديم.(1)

إِن_ّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً _ ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده فرستاديم.(2)

بيان صادق آل محمد صلوات الله و سلامه عليهم

سماعه گويد: از امام جعفر صادق عليه السّلام شنيدم كه به مردي مى فرمود: ما لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؟ _ شما را چه مى شود كه رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم را آزار


1- (33) سوره احزاب: آيه46
2- (48) سوره فتح: آيه9

ص:34

مى دهيد؟! آن مرد به حضرت عرضه داشت: فدايت شوم! چگونه آن حضرت را مى آزاريم؟ حضرت فرمود: أَما تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذا رَأٰى فيها مَعْصِيَةً (لِلَّهِ)(1)ساءَهُ ذٰلِكَ؟! فَلا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ (2)_ مگر نمى دانيد كه اعمال شما به آن حضرت عرضه مى شود. از اين رو چون در آن (يك) نافرماني خدا را مشاهده فرمايد، آن گناه حضرت را مي آزارد. بنابراين رسول خدا را آزار ندهيد و ايشان را شادمان كنيد.

نكات: 1- پيامبر از اعمال زشتِ ما، آزرده خاطر مي شوند و ايشان پس از شهادت نيز از بابت اعمال امّت نگران اند.

2- كارهاي ناپسند ما، تواناييِ آزردن ايشان و كارهاي پسنديده ما توانايي خشنود كردن ايشان را دارد.

3- مبادا كارهايي انجام دهيم كه موجب اذيّت ايشان شود: إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً_ همانا كساني كه خدا و پيامبرش را مي آزارند خداوند آنان را در دنيا و آخرت لعنت فرموده و براي آنان عذابي بسيار خوار كننده آماده ساخته است.(3)

4- امام را امر به خشنود كردن پيامبر، با انجام كارهاي پسنديده مي فرمايد.

آيه هاي چهارم و پنجم

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ ...

وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ....


1- 38- في الأمالي و الزهد.
2- 39- الكافي:1/219باب عرض الأعمال على النبيّ والأئمة صلوات اللّه عليهم ح3، بصائرالدرجات: 445 ح8 مثله باختلاف يسير، الأمالي للمفيد: 196 المجلس٢٣ح29، كتاب الزهد لحسين بن سعيد الأهوازي:16ب٢ح32 كما في الأمالي باختلاف يسير، مشكاة الأنوار:71 الفصل ٣ كما في الكافي باختلاف، وسائل الشيعة: 16/107 ب101 ح21105عن الكافي، مستدرك الوسائل:12/163 ب100 ح13787- 7 عن الأمالي.
3- (33) سوره احزاب: آيه 58.

ص:35

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جي ءَ بِالنَّبِيّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ _ و زمين با نور مربّي اش روشن خواهد شد و كتاب (گزارش مكتوب اعمال) نهاده شود و پيامبران و گواهان آورده شوند و ميان آنان (مردم) به حق داوري شود در حالي كه به آنان ظلم نشود.(1)

...يَهْدي مَن يَشاءُ إِلٰى صِراطٍ مُّسْتَقيمٍ، وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً... _ هركس كه مشيّت خداوند اقتضا كند، به راه راست هدايت فرمايد و همان طور، (طبق مشيّت الهي) شما (رهروان صراط مستقيم) را، امّتي وسط (عدالت پيشه) قرار داديم، تا گواهان بر مردم باشيد و پيامبر گواه بر


1- (39) سوره زمر: آيه70

ص:36

شما باشد... .(1)

بيان خاتم الانبيا صلي الله عليه و آله و سلم

سلمان از پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم در مورد كساني كه خداوند درباره آنان مي فرمايد لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ، پرسيد. حضرت فرمودند:هُمْ ثَلاثَةُ عَشَرَ رَجُلاً خاصَّةً، أَنَا وَ أَخي عَلِيٌّ وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ(2) _ آنان تنها سيزده مرد هستند، من و برادرم علي و يازده تن از فرزندان او.

نكات: گواهان بر مردم، منحصر در چهارده معصوم است.

بيان مولي الموحدين اميرالمومنين عليه السلام

سليم بن قيس گويد: شنيدم حضرت علي بن ابي طالب عليه السّلام فرمود:... فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ الش_ّاهِدُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ، وَ نَحْنُ الَّذينَ عَنَى اللَّهُ بِقَوْلِهِ وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً، فَلِكُلِّ زَمانٍ مِن_ّا إِمامٌ شاهِدٌ عَلٰى أَهْلِ زَمانِهِ..(3) _ ... پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم بر ما (امامان) گواه است و ما گواهان خداوند بر بندگان او و حجّت خداوند در زمين هستيم و ما همان مقصود خداوند از اين كلام او هستيم وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً.


1- ((2سوره بقره: آيه143و144.
2- 40- الصراط المستقيم:2/118 فصل3 قال: و في كتاب كشف الحيرة.
3- 41- كتاب سليم بن قيس:88٥ ح54.

ص:37

بنابراين براي هر زمان، گواهي از ما اهل بيت بر اهل زمان خودش، وجود دارد... .

سليم بن قيس هلالي از حضرت علي عليه السّلام نقل مي كند كه فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَعالٰى إِيّانا عَنٰى بِقَوْلِهِ لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً، فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ شاهِدٌ عَلَيْنا وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ، وَ نَحْنُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ فيهِمْ: وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً (1)_ همانا خداي متعال ما را در اين آيه قصد نموده است لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّٰاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً. بدين جهت پيامبر خدا گواه بر ما (اهل بيت) است و ما گواهان خداوند بر مخلوقات او و حجّت او در زمين هستيم. و ما همان كساني هستيم كه خداوند جلّ اسمه درباره آنان فرموده است وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداء عَلَى الن_ّٰاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً.

نكات: 1- گواه الهي بر امامان معصوم، پيامبرخداست.

2- گواه و حجّت خداوند بر مردم، حضرات ائمّه معصومين هستند.

3- تمامي امّت مقصود آيه نيستند بلكه منحصر در امامان منصوب از جانب خداوند است.


1- 42- كتاب سليم بن قيس:944 ح80، المناقب:3/87 و شواهدالتنزيل:1/119ح129 عن سليم، بحارالأنوار:22/441 ب14 و ج23/334ب20 عن الشواهد و ج 35/389 ب19عن سليم.

ص:38

4- هيچ زماني خالي از گواه از جانب خداوند متعال نيست.

5- همچنانكه ائمّه طاهرين بر جهانيان گواه هستند، پيامبر نيز بر آنان گواه است.

بيان حضرت امام زين العابدين عليه السلام

امام زين العابدين عليه السّلام درباره «شهداء» در آيه: لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ، فرمود: نَحْنُ هُمْ(1) _ (مقصود از شهداء، گواهان) ما اهل بيت هستيم.

نكات: مصداق «شهداء» در آيه كريمه، ائمّه معرّفي شده اند.امام محمّد باقر عليه السّلام درباره اين كلام خداي متعال وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً، فرمودند: مِن_ّا شَهيدٌ عَلٰى كُلِّ زَمانٍ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ في زَمانِهِ وَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلامُ في زَمانِهِ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ في زَمانِهِ وَ كُلُّ مَنْ يَدْعُو مِن_ّا إِلٰى أَمْرِ اللَّهِ تَعالٰى (2)_ از ما اهل بيت بر هر زمان، شهيد و گواهي وجود دارد. عليّ بن ابي طالب عليه السّلام در زمان خودش، گواه بر اهل زمان خود، و امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و هريك از ما اهل بيت كه دعوت به امر خداوند متعال كند (امام از جانب خداوند باشد)، در زمان خود، شهيد و گواه است.

نكات: 1- مراد از «شهداء» امامان منصوب و معصوم، هستند.


1- 43- المناقب:4/129، عنه:23/350 ب20 ح59.
2- 44- تفسيرفرات الكوفي:62ح62- 27، عنه :23/337 ب20 ح 7.

ص:39

2- هيچ زماني، خالي از معصوم _ كه گواه بر اعمال مخلوقات باشد_ نيست.

امام محمّد باقر عليه السّلام درباره آيه وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداء عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً فرمودند: عَدْلاً_ امّت وسط، يعني عدل (اعتدال گر و عدالت پيشه)، لِيَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ، الْأَئِمَّة ُ_ مقصود از آن (گواهان) امامان هستند، وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً؟ قال: عَلَى الْأَئِمَّةِ(1)_ و مقصود از «عليكم»، يعني (پيامبر) بر امامان گواه است.

نكات: اضافه بر نكات حديث قبل، مقصود از «امّت وسط» امّت عدالت پيشه است.

امام باقر عليه السّلام درباره «شهداء» در آيه لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ، فرمودند: نَحْنُ هُمْ (2)_ (شهداء، گواهان) ما اهل بيت هستيم.

نكات: مصداق «شهداء» در آيه كريمه، امامان معصوم معرّفي شده اند.

عن بريد بن معاوية العجلي، عن أبي جعفر عليه السّلام قال قلت له: وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً؟ قال: نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوُسْطٰى، وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ، وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ.(3)

عن بريد العجلي قال: سألت أباجعفر عليه السّلام عن قول اللّه تبارك و تعالى وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ


1- 45- بصائرالدرجات:82 ب13 ح4، عنه:23/342 ب20 ح 25.
2- 46- المناقب:4/179، عنه:23/350 ب20 ح61.
3- 47- تفسيرالعيّاشي:1/62 ح110.

ص:40

عَلَيْكُمْ شَهيداً؟ قال: نَحْنُ أُمَّةُ الْوَسَطُ، وَ نَحْنُ شُهَدٰاءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ، وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ.(1)

عن بريد بن معاوية قال: قلت لأبي جعفر عليه السّلام قول اللّه تعالى: وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّٰاسِ قال: نَحْنُ الْأَئِمَّةُ الْوَسَطُ، وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ، وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ.(2)

بريد بن معاويه مي گويد: از امام باقر عليه السّلام درباره «شهداء» (گواهان) در اين فرمايش خداوند متعال: وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً، پرسيدم، حضرت فرمودند: مقصود از آن (امّت وسط) ما (امامان) هستيم. و ما گواهان خداوند بر آفريدگانش و حجّت هاي او در زمين هستيم.ابوبصير از امام صادق عليه السّلام درباره «شهداء» در آيه وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً نقل مي كند كه حضرت فرمودند: نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ، وَ نَحْنُ شُهَداؤُهُ عَلٰى خَلْقِهِ، وَ حُجَّتُهُ في أَرْضِهِ _(3) امّت وسط، ما هستيم و گواهان خداوند بر آفريدگانش و حجّت او در زمين، ما هستيم.

بريد عجلي گويد: از امام صادق عليه السّلام درباره كلام خداي عزّوجل وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً پرسيدم، فرمود: نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوُسْطٰى وَ


1- 48- بصائرالدرجات:63 ب3 ح 11، المناقب:4/179 مثله، البحار:23/351 ب20 ح62 عن المناقب.
2- 49- بصائرالدرجات:82 ب13 ح3.
3- 50- بصائرالدرجات:83 ب13ح 5، تفسيرفرات الكوفي:62ح62- 26عن محمّد بن عليّ، عنه عليه السّلام مثله و فيه: وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ، البحار:24/157 ب46 ح 18 عن الفرات.

ص:41

نَحْنُ شُهَدٰاءُ اللَّهِ عَلٰى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ في أَرْضِهِ...(1) _ امّت وسط، ما هستيم و ما گواهان خداوند بر آفريدگان او و حجّت هاي او در زمين هستيم... .

نكات: نكته قابل توجّه در پنج حديث گذشته اين است كه گروه عدالت پيشه و گواه بر خلق و حجّت هاي الهي در زمين، تنها حضرات معصومين هستند.

ابوبصير از امام صادق عليه السّلام درباره «شهداء» در آيه وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ نقل مي كند كه فرمودند: نَحْنُ الشُّهَداءُ عَلَى الن_ّاسِ بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْحَلالِ وَ الْحَرامِ وَ ما ضَيَّعُوا مِنْهُ(2) _ ما هستيم گواهان (خداوند) بر مردم به آنچه كه از حلال و حرام نزد آنان است (انجام مي دهند) و آنچه را كه از آن ضايع نموده اند (حرمت آن را نگه نداشته اند).

نكات: مقصود از «شهداء» در آيه كريمه، امامان معصوم مي باشند كه همان گواهان خداوند هستند بر حلال و حرامي كه نزد مردم است و آنچه را كه از آن ضايع نموده اند.

عمر بن حنظله گويد: از امام صادق عليه السّلام درباره شهداء در آيه وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى الن_ّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً، پرسيدم، حضرت فرمودند: هُمُ الْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ(3) _آنان (شهداء) امامان هستند.

وليّ الله عين الله است


1- 51- الكافي: 1/190 باب في أنّ الأئمة شهداء اللّه ح2، عنه البحار:23/336 ب20 ح2.
2- 52- بصائرالدرجات:82 ب١٣ح 1، و فيه:516 ب 18ح 45 بسند آخر عن أبي بصير مثله و ليس فيه: نَحْنُ الشُّهَداءُ عَلَى النّاسِ، تفسيرالعيّاشي:1/63ح 113- كروايته الثانية، بحارالأنوار:23/343 ب20 ح27عن البصائر بروايته الاولي.
3- 53- بصائرالدرجات:82 ب13ح2، عنه البحار:23/343 ب20 ح 28.

ص:42

ابوبكر حضرمي گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمودند: يا أَبابَكْرٍ! ما يَخْفٰى عَلَيَّ شَيْ ءٌ مِنْ بِلادِكُمْ (1)_ اي ابابكر! هيچ چيزي از سرزمين هاي شما بر من پوشيده نيست.

نكات: تمام سرزمين ها، تحت اشراف و آگاهي وليّ معصوم است.

علي بن احمد بن محمّد از پدرش نقل مي كند كه او گفت: من و صفوان، نزد امام كاظم عليه السّلام بوديم. حاضران امام و فضيلت او را ياد كردند. امام كاظم فرمودند: إِنَّما مَنْزِلَةُ الْإِمامِ فِي الْأَرْضِ بِمَنْزِلَةِ الْقَمَرِ فِي السَّماءِ وَ في مَوْضِعِهِ، هُوَ مُطَّلِعٌ عَلٰى جَميعِ الْأَشْياءِ كُلِّها (2)_ همانا منزلت امام در زمين مانند منزلت ماه است در آسمان و در جايگاه او. او (امام) بر تمامي چيزها آگاهي دارد.

نكات: 1- در تشبيه معقول به محسوس، اشاره به اين نكته رفته است كه آگاهي يافتن امام نيازي به قرب مسافت مادّي ندارد.

2- امام معصوم بر تمامي مخلوقات در هر كجا كه باشند، اشراف دارد.

اسماعيل بن مهران مي گويد: من و احمد بن نصر نزد حضرت امام رضا عليه السّلام بوديم. سخن از امام به ميان رفت. در اين حال


1- 54- بصائرالدرجات:44٢ ب١٢ ح7، بحارالأنوار:26/136 ب٨ ح13 عن البصائر.
2- 55- بصائرالدرجات:443 ب١٢ ح 8، بحارالأنوار:26/136 ب8 ح 14 عن البصائر.

ص:43

امام رضا عليه السّلام فرمودند: إِنَّما هُوَ مِثْلُ الْقَمَرِ يَدُورُ في كُلِّ مَكانٍ أَوْ تَراهُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ (1)_ به درستي كه امام مانند ماه است كه در هر مكان دور مي زند يا او را از هر مكانى مى بيني.

حضرت امام رضا عليه السّلام فرمودند:لَنا أَعْيُنٌ لا تُشْبِهُ أَعْيُنَ الن_ّاسَ، وَ فيها نُورٌ لَيْسَ لِلشَّيْطانِ فيهِ شِرْكٌ(2) _ براي ما (امامان) چشماني است كه شبيه به چشمان مردم نيست، و در آن نوري است كه شيطان در آن شريك نيست.

امام رضا عليه السّلام فرمودند: لَنا أَعْيُنٌ لا تُشْبِهُ أَعْيُنَ الن_ّاسِ وَ فيها نُورٌ لَيْسَ لِلشَّيْطانِ فيها نَصيبٌ(3) _ براي ما (امامان) چشماني است كه شبيه به چشمان مردم نيست و در آن نوري است كه شيطان از آن بهره اي ندارد.

نكات: 1- از دو حديث بالا استفاده مي شود كه بينش امامان مانند سايرين نيست و چيزي از ديدِ آنان مخفي نيست به سبب نوري كه در ديدگان ايشان قرار دارد.

2- آن بينش و نور براي شيطان قابل بهره برداري نيست.

اعمال عرشيان و فرشيان بر امام پوشيده نيست


1- 56- بصائرالدرجات:443 ب١٢ ح 9، البحار:26/136 ب٨ ح 15 عن البصائر.
2- 57- بصائرالدرجات:419 ب ١ ح 1، بحارالأنوار:24/126 ح3عن البصائر.
3- 58- الأمالي للشيخ الطوسي:٢٤٥ المجلس ٩ ح427- 19، بحارالأنوار:26/66 ب٢ ح3 عن الأمالي.

ص:44

امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: إِنَّ الْإِمامَ مِن_ّا لَيَسْمَعُ الْكَلامَ في بَطْنِ أُمِّهِ حَتّىٰ إِذا سَقَطَ عَلَى الْأَرْضِ أَتاهُ مَلَكٌ فَيَكْتُبُ عَلٰى عَضُدِهِ الْأَيْمَنِ: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ، حَتّىٰ إِذا شَبَّ رَفَعَ اللَّهُ لَهُ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَرٰى فيهِ الدُّنْيا وَ ما فيها لا يُسْتَرُ عَنْهُ مِنْها شَيْ ءٌ (1)_ همانا امام از ما (آل محمّد صلوات الله و سلامه عليهم) به يقين كلام را در حالي كه در شكم مادر است، مي شنود. پس آنگاه كه بر روي زمين قرار گرفت، فرشته اي نزد او مي آيد. سپس بر روي بازوي راست حضرت مي نويسد: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ تا آن گاه كه امام به دوران جواني رسيد، خداوند براي او ستوني از نور را بالا مي برد كه در آن دنيا و آنچه را كه در آن است، مي بيند و هيچ چيزي از دنيا و آنچه در آن است، از امام مخفي نمي ماند.

نكات: 1- امامان، نظاره گر تمامي دنيا و آنچه در آن است، مي باشد و هيچ چيزي از آنان پوشيده نيست.

2- نكات حديث قبل، شامل اين حديث نيز مي شود.

امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: لا تَكَلَّمُوا فِي الْإِمامِ (فَإِنَّ الْإِمامَ)(2) يَسْمَعُ الْكَلامَ وَ هُوَ جَنينٌ في بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذا وَضَعَتْهُ كَتَبَ الْمَلَكُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ فَإِذا قامَ بِالْأَمْرِ رَفَعَ اللَّهُ لَهُ في كُلِّ بَلَدٍ مَناراً يَنْظُرُ بِهِ إِلٰى أَعْمالِ الْخَلائِقِ _(3)


1- 59- بصائرالدرجات:435 ب٨ ح3، بحارالأنوار:26/133 ب٨ ح2 عن البصائر.
2- 60- في البحار.
3- 61- بصائرالدرجات:436 ب٩ ح6، بحارالأنوار:25/45 ب2 ح21 عن البصائر.

ص:45

درباره امام سخن نگوييد. همانا امام كلام را مي شنود در حالي كه جنيني در شكم مادرش است. آنگاه كه مادر او را به دنيا آورد، فرشته در ميان دو چشم او مي نويسد وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ. چون امامت بر عهده ايشان قرار گرفت، خداوند براي او در هر شهري، ستوني قرار مي دهد كه به وسيله آن بر اعمال مخلوقات، نظر مي افكند.

نكات: اضافه بر نكات حديث قبل، نبايد درباره امامت بدون اطّلاع سخن گفت زيرا شناخت امام و منزلت ها و ويژگي هاي ايشان، فراتر از درك ماست.

اسحاق قمي گويد: خدمت امام محمّدباقر عليه السّلام عرضه داشتم: فدايت شوم! منزلت امام چيست؟ امام فرمودند: يَسْمَعُ في بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذا وَصَلَ إِلَى الْأَرْضِ كانَ عَلٰى مَنْكِبِهِ الْأَيْمَنِ مَكْتُوباً: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ ثُمَّ يَبْعَثُ أَيْضاً لَهُ عَمُوداً مِنْ نُورٍ مِنْ تَحْتِ بُطْنانِ الْعَرْشِ إِلَى الْأَرْضِ يَرٰى فيهِ أَعْمالَ الْخَلائِقِ كُلَّها ثُمَّ يَتَشَعَّبُ لَهُ عَمُودٌ آخَرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِلٰى أُذُنِ الْإِمامِ كُلَّمَا احْتاجَ إِلٰى مَزيدٍ أُفْرِغَ فيهِ إِفْراغاً(1) _ در حالي كه درون شكم مادرش است، مي شنود، و آن هنگام كه به دنيا آمد، بر شانه راست ايشان نوشته شده است:وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ. سپس براي او از زيرِ درون عرش تا


1- 62- بصائرالدرجات:442 ب١٢ ح6، بحارالأنوار:٢٦/١٣٥ ب٨ ح١٢عن البصائر.

ص:46

زمين، ستوني از نور قرار داده شود كه در آن كارهاي همه مخلوقات را مي بيند. سپس از نزد خداوند براي او ستون ديگري از نور تا گوش امام منشعب مي شود، و هر چه را كه امام نياز به اطّلاعات بيشتري درباره آن دارد، در آن قرار داده مى شود، قرار دادني (بي نظير و تمام).

نكات: 1- اضافه بر نكات احاديث قبل، منبع اطّلاعات امام معصوم از درون عرش الهي تا زمين قرار داده شده است و چيزي در محدوده عرش تا فرش از امام پوشيده نيست.

2- هرگاه امام معصوم، نياز به آگاهي يافتن از چيزي داشته باشد، بي درنگ اطّلاعات كامل درباره آن، از جانب خداوند متعال به ايشان داده مي شود.

امام جعفر صادق عليه السّلام فرمودند: الْإِمامُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ في بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذا سَقَطَ إِلَى الْأَرْضِ كُتِبَ عَلٰى عَضُدِهِ الْأَيْمَنِ: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ، فَإِذا تَرَعْرَعَ نُصِبَ لَهُ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ يَرٰى بِهِ أَعْمالَ الْعِبادِ(1) _ همانا امام در حالي كه در شكم مادر است، صدا را مي شنود. آنگاه كه بر روي زمين قرار مي گيرد (به دنيا مي آيد)، بر بازوي راست ايشان، اين آيه كريمه نوشته مي شود وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ _ و كلمه پروردگارت از


1- 63- بصائرالدرجات:٤٣١ ب٧ ح 3، بحارالأنوار:٢٥/٣٩ ب٢ ح7 عن البصائر.

ص:47

روى راستى و عدالت تمام شد، هيچ تبديل كننده اي براي كلمات او نيست و اوست شنواي دانا. سپس آنگاه كه به حركت درآيد، براي او ستوني از نو كه از آسمان تا زمين است، قرار داده مي شود كه به وسيله آن اعمال بندگان را مي بيند.

نكات: 1- امامان معصوم بنابر موهبت الهي از زماني كه در شكم مادر هستند، صداها را مي شنوند.

2- ايشان كلمه تامّه الهي هستند كه هرگز تغيير و تبديلي در آن صورت نپذيرفته و شنوا و آگاه است.

3- بنابر عنايت الهي، امامان معصوم عليهم السّلام از هنگام ولادت، بيننده اعمال بندگان هستند.

4- اطّلاع ايشان از اعمال، دربرگيرنده تمامي ابعاد است.

محمّد بن مروان گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مي فرمود: إِنَّ الْإِمامَ يَسْمَعُ في بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذا وُلِدَ خُطَّ بَيْنَ كَتِفَيْهِ: وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ، فَإِذا صارَ الْأَمْرُ إِلَيْهِ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يُبْصِرُ بِهِ مٰا يَعْمَلُ بِهِ أَهْلُ كُلِّ بَلْدَةٍ(1) _ همانا امام در شكم مادر مي شنود. سپس آن هنگام كه به دنيا آمدند، ميان دو كتف حضرت نوشته شود وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لامُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ. چون به امامت رسد، خداوند براي او ستوني از نور قرار دهد كه به وسيله آن، آنچه را كه اهل هر آبادي انجام مي دهند،


1- 64- بصائرالدرجات:437 ب10 ح2، بحارالأنوار:26/134 ب٨ ح7 عن البصائر.

ص:48

مي ببيند.

نكات: اضافه بر نكات حديث قبل، در اين حديث آغاز زمان آگاهي يافتن نسبت به اعمال مردم، از زمان امامت امام معصوم، عنوان شده است.

قابل توجّه: اين فرمايش اهل بيت كه آغاز آگاهي يافتن وليّ معصوم از اعمال بندگان، هنگام ولادت، زمان جواني و آغاز امامت هر امام است، با هم تعارض ندارد بلكه بر اين نكته تأكيد دارد كه امام يقيناً از هنگام ولادت و اضافه بر آن در حين جواني و آغاز امامت، از جايگاه گواه بودن برخوردار هستند.جابر جعفي از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام روايت مي كند كه فرمود: شخصي اعرابى به مدينه آمد تا امام حسين عليه السّلام را براي امامت بيازمايد. چرا كه از آن دلايل براي او ذكر شده بود. وقتى نزديك مدينه رسيد، استمناء كرد و داخل مدينه شد و با حالت جنابت به حضور امام حسين عليه السّلام رسيد. آن حضرت به وى فرمودند: أَ ما تَسْتَحْيي يا أَعْرابِيُّ أَنْ تَدْخُلَ إِلٰى إِمامِكَ وَ أَنْتَ جُنُبٌ؟!. وَ قالَ: أَنْتُمْ مَعاشِرَ الْعَرَبِ إِذا دَخَلْتُمْ [خَلَوْتُمْ] خَضْخَضْتُمْ(1) _ اى اعرابى! شرم نمي كني در حال جنابت نزد امام خود مى آيى؟! شما عرب ها هرگاه داخل مي شويد [خلوت مي كنيد]، استمناء مي كنيد! اعرابى


1- 65- فقال الأعرابي: يا مولاي! قد بلغت حاجتي ممّا جئت فيه، فخرج من عنده فاغتسل و رجع إليه فسأله عمّا كان في قلبه.، الخرائج والجرائح:1/246 ب4، بحارالأنوار:44/181 ب25 ح4 عن الخرائج، وسائل الشيعة:2/212 ب16 ح1955 عن الخرائج باختصار.

ص:49

گفت: منظورى كه من براى آن آمده بودم معلوم شد. آنگاه رفت و پس از اينكه غسل كرد، نزد امام حسين آمد و درباره آنچه در قلب وى بود جويا شد.

نكات: 1- امام از امور شخصيِ پنهان از سايرين، آگاه است.

2- امام عمل آن اعرابي را ناپسند مي شمارد.

هشدار امام جعفر صادق عليه السلام

سماعه گفت: خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم. حضرت بدون سؤال فرمودند: ما هٰذَا الَّذي كانَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ جَمّالِكَ؟!! إِيّاكَ أَنْ تَكُونَ فَحّاشاً أَوْ صَخّاباً أَوْ لَعّاناً _ اين چه كارى بود كه با ساربان خود كردى؟! مبادا كه ناسزاگو و داد و فريادكش و لعنت كننده باشي.

سماعه گفت: پس عرضه داشتم: به خدا سوگند! اين كار من بدان دليل بود كه آن ساربان به من ستم كرده بود. حضرت فرمودند: إِنْ كانَ ظَلَمَكَ لَقَدْ أَرْبَيْتَ عَلَيْهِ، إِنَّ هٰذا لَيْسَ مِنْ فِعالي وَ لا آمُرُ بِهِ شيعَتي. إِسْتَغْفِرْ رَبَّكَ وَ لا تَعُدْ(1) _ اگر او به تو ستم كرده بود، تو بر (ظلم) او افزودي. هر آينه اين كردار از كردارهاى من نيست و شيعيانم را به چنين كاري امر نمي كنم. از پروردگارت آمرزش بخواه و به آن كردار باز نگرد (آن كار را تكرار نكن). عرض كردم: از خدا آمرزش مي خواهم و ديگر تكرار نمي كنم.

نكات: 1- امام از روابط اجتماعي ناشايست پيروان، ناخشنود


1- 66- الكافي:2/326 ح14، عنه وسائل الشيعة:16/33 ب71 ح20898و فيه: سَخ_ّاباً، كشف الغمة:2/189 عن سماعة بن مهران ، مجموعةورام:2/207 الجزء2 سماعة، مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام:4/224 عن سماعة باختصار، البحار:47/128 ب5 ضمن ح175عن المناقب.

ص:50

مي شود.

2- رفتار خشن و سوء رفتار با زيردستان را نيز نمي پسندد.

3- به ريزِ كردارها و گفتارهاي ناشايست آگاهيِ كامل دارند.

4- امام صريحاً چنين رفتارهايي را از اعمال خود و شيعيان خود نمي دانند و هرگز پيروان خود را به آن امر نمي كنند.

5- امام انجام دهنده اين اعمال را امر به استغفار و درخواست عفو الهي و تكرار نكردن اين كارها مي كنند.

ابو كهمس گفت: در مدينه ساكن منزلى بودم كه دختركى زيبا آنجا بود خيلى از او خوشم مى آمد. يك شب به منزل برگشتم. در زدم. همان دختر در را باز كرد. من با دست سينه هايش را گرفتم. صبح فرداي آن شب خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم فرمود: يا أَبا (كَهْمَسٍ)(1) تُبْ إِلَى اللَّهِ (عَزَّوَجَلَّ)(2) مِمّا صَنَعْتَ الْبارِحَةَ(3) _ اي اباكهمس! از كارى كه ديشب انجام دادي به درگاه خداي عزّوجل توبه كن.

نكات: 1- امام از گناهان گذشته آگاهي دارد.

2- امام به توبه و تكرار نكردن گناه فرمان مي دهند.

مهزم گفت: در شهر مدينه منزلي گرفتم كه دخترى از آنِ صاحب آن منزل بود كه من از او خوشم مى آمد. يك شب در زدم. همين كه در را باز كرد، سينه هايش را ماليدم. فردا صبح كه خدمت حضرت


1- 67- في المصدر: أبا كَهْمَش.
2- 68- في: الدلائل.
3- 69- بصائرالدرجات:242ب 11ح 1، دلائل الإمامة:115 بسنده مثله، عيون المعجزات: 77 _ 78 عن البصائر، الثاقب فى المناقب:414 ح350، الخرائج والجرائح:2/727 ب 15 كما في البصائر باختصار، بحارالأنوار:47/71 ب5 ح28 و مستدرك الوسائل:14/272 ب82 ح16688- 1 عن البصائر، وسائل الشيعة:20/196 ب105 ح25413 عن الخرائج.

ص:51

صادق عليه السّلام رسيدم فرمود: يا مِهْزَمُ! أَيْنَ كانَ أَقْصٰى أَثَرِكَ الْيَوْمَ؟_ اي مهزم! آخرين كارى كه ديروز انجام دادى چه بود؟ گفتم: از مسجد بيرون نرفتم. فرمود: أَ ما تَعْلَمُ أَنَّ أَمْرَنا هٰذا لا يُنالُ إِلّا بِالْوَرَعِ؟! (1)_ مگر نمي دانى به وَلايت ما خانواده نمي رسد مگر كسى كه ورع و پرهيزگارى داشته باشد؟!

نكات: 1- اضافه بر نكته اوّل حديث قبل، امام اعلام مي فرمايد كه معرفت نسبت به امر امامت، جز با پاكدامني به دست نمي آيد.

2- براي شيعه بودن تنها اعتقاد كافي نيست، بلكه ايمان _ كه عمل قلب است _ بايد با تقواي عمليِ اعضا قرين باشد.

ابراهيم بن مهزم گفت: شبانگاه از نزد امام صادق عليه السّلام خارج شدم. به خانه ام در مدينه رسيدم و مادرم همراهم بود و سخنى ميان ما در گرفت و به او درشت گفتم. و بامداد فرداي آن شب پس از نماز نزد آن حضرت رفتم و چون به حضور حضرت رسيدم، بى سابقه به من فرمود: يا أَبامِهْزَمٍ! ما لَكَ وَ لِلْوالِدَةَ أَغْلَظْتَ في كَلامِهَا الْبارِحَةَ؟! أَ ما عَلِمْتَ أَنَّ بَطْنَها مَنْزِلٌ قَدْ سَكَنْتَهُ، وَ أَنَّ حَجْرَها مَهْدٌ قَدْ غَمَزْتَهُ، وَ ثَدْيَها وِعاءٌ قَدْ شَرِبْتَهُ؟!! _ اى ابا مهزم! تو را با مادرت چه شده كه ديشب با او درشت گفتى؟! آيا نمي دانى شكم او منزلى بوده كه در آن جا گرفتى، و دامنش گهواره اى كه تو را فشرده، و


1- 70- بصائرالدرجات:243 ب 11ذح2، دلائل الإمامة:116 بسنده عن مهزم مثله باختلاف يسير، إعلام الورى: 275 الفصل3، المناقب: 4/226، الثاقب:413 ح348 مرسلا، و فيه : يا ابراهيم- بدل - يا مهزم.

ص:52

پستانش ظرفى كه تو از آن نوشيدى؟! گويد: گفتم: چرا، فرمود: فَلا تُغْلِظْ لَها (1)_ پس با او درشتى نكن.

نكات: 1- اضافه بر نكات حديث قبل، توجّه به ارزش ها و جايگاه مادر الزامي است و پاداش احسان وي، درشت گويي نيست.

2- رفتار نيكو با مادر، فرمان امام معصوم است.

حارث بن حصيره گفت: مردى از كوفه به خراسان آمد و مردم را دعوت به امامت حضرت صادق عليه السّلام كرد. گروهى پذيرفتند و عدّه اى منكر شدند. دسته سوم از روى پرهيزكارى (احتياط)، توقّف كردند (نه امامت حضرت را پذيرفتند و نه آن را رد كردند). هر دسته يك نفر را به نمايندگى خدمت آن جناب فرستادند. از اين سه نفر همان كسى كه نماينده دسته سوم يعنى پرهيزكاران بود، سخنور آنان به شمار مي رفت و حرف مي زد. يكى از همراهانِ او كنيزى داشت. نماينده دسته سوم در خلوت با او عمل نامشروع كرد. وقتى خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدند، همان مرد شروع به صحبت نموده گفت: آقا يك نفر از كوفه آمد و مردم را به پيروى از شما دعوت نمود. برخى پذيرفتند و گروهى منكر شدند و يك دسته نيز از روى ورع و پرهيزكارى توقف كردند.

امام فرمود: فَمِنْ أَيِّ الثَّلاثِ أَنْتَ؟ تو از كدام دسته هستى؟ عرض


1- 71- بصائرالدرجات:243 ب١١ح3، دلائل الإمامة:116، المناقب:4/221، الخرائج و الجرائح: 2/727 ب 15 كلهم مثله باختلاف، البحار:٤٧/٧٢ ب٥ ح32 و ج٧٠/٧٦ ب٢ ح٧٠ عن البصائر، مستدرك الوسائل:١٥/١٩٠ ب ٧٥ ح17969- 11 عن البصائر باختلاف يسير.

ص:53

كرد: از همان دسته متوقّف و پرهيزكار. فرمود: فَأَيْنَ كانَ وَرَعُكَ لَيْلَةَ كَذا وَ كَذا؟!(1) _ فلان شب چنين و چناني پرهيزكارى تو كجا بود؟ آن مرد دست و پايش به لرزه افتاد و ساكت شد.

و در كتاب «دلائل الإمامة» آمده است كه امام فرمودند: أَيْنَ كانَ وَرَعُكَ يَوْمَ كَذا وَ كَذا مَعَ الْجارِيَةِ؟ (2)_ فلان روز چنين و چنان با كنيزك، پاك دامني ات كجا بود؟!

ابو عمر دمارى از كسي كه براي او حديث كرده نقل مي كند كه گفت: مردى خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيد برادرى جارودى (از گروه منحرفين از امامت و از پيروان ابوالجارود زياد بن المنذر) داشت. امام پرسيدند: كَيْفَ أَخُوكَ؟_ برادرت چطور است؟ گفت: وقتى آمدم خوب بود. فرمود: وَ كَيْفَ هُوَ؟_ از نظر دينى چطور است؟ عرض كرد: تمام كارهايش خوب است و آدم خير خواهى است جز اينكه معتقد به امامت شما نيست. فرمود: وَ مٰا يَمْنَعُهُ؟_ به چه علّت معتقد به امامت ما نيست؟ عرض كرد: به واسطه ورع و پرهيز كارى از اين اعتقاد خوددارى مي كند. فرمود: إِذا رَجَعْتَ إِلَيْهِ فَقُلْ لَهُ: أَيْنَ كانَ وَرَعُكَ لَيْلَةَ نَهَرِ بَلْخَ أَنْ تَتَوَرَّعَ؟! (3)_ وقتى نزد او رفتى بگو: اگر خيلى پرهيزكارى، چرا در شب نهر بلخ پرهيزكارى نكردى؟! از اعتقاد به امامت جعفر عليه السّلام پرهيز مي كنى ولى از

انجام آن عمل در شب نهر بلخ پرهيزكارى نمي كني؟! گفت: رفتم به


1- 72- في الدلائل.
2- 73- بصائرالدرجات:264- 265 ب 11 ح 5، دلائل الإمامة:130- مرسلاً عن أحمد بن عبدالله مثله باختلاف، المناقب:4/221 باختلاف و اختصار، ثاقب المناقب:410-411 ح342، بحارالأنوار:48/72 ب5 ح33 عن البصائر.
3- 74- بصائرالدرجات:249 ب11ح 16، عنه البحار:47/75 ب5 ح43.

ص:54

منزل او، گفتم چه جريانى در شب نهر بلخ بوده؟ گفت: چه كسى به تو خبر داد؟ گفتم: حضرت امام صادق عليه السّلام از من پرسيد به ايشان عرض كردم او از روي ورع و پرهيزكارى از اعتقاد به امامت شما خوددارى مي كند. به من فرمود: به او بگو پرهيزگاري ات چه شد در شب نهر بلخ. برادرش گفت: گواهي مي دهم كه چنين سخني (اينكه امام به علم امامت آگاهي دارد) درست نيست. گفتم: واي بر تو ساكت باش. چنين حرفى نزن. آنچه مي گويى غلط است. گفت: او نمي داند (خبر از غيب ندارد)، به خدا سوگند! جز خداوند جهانيان و آن كنيز و من، هيچ فردِ ديگري نمي داند؟! پرسيدم: پس جريان چه بوده است؟ گفت: من از ماوراء النهر خارج شدم. كار تجارتم تمام شده بود. به جانب بلخ مي رفتم مردى با من همسفر بود كه همراه خود كنيزى زيبا داشت. از نهر بلخ شبانه گذشتيم. همسفر من، صاحب آن كنيز، گفت: يا تو اينجا نگهبان وسايل ما باش تا من بروم چيزى تهيه كنم و وسايلى براى آتش افروزى بياورم و يا من هستم تو برو. گفتم: من هستم تو برو. آن مرد رفت. ما كنار انبوهى از درخت منزل داشتيم. دست كنيز را گرفتم. ميان آن درخت ها با او در آميختم. بعد برگشتيم به جاى خود. بعد صاحبش آمد. شب را خوابيديم. بالاخره به عراق رسيديم. هيچ كس جز خدا اطلاع نداشت (بالاخره از اعتقاد باطل خود و آن غلو) دست برداشت و به امامت

ص:55

امام صادق عليه السّلام اعتراف نمود.

سال بعد به مكه رفتيم. من او را خدمت امام بردم. جريان را برايش نقل كرد. فرمود: استغفار كن. مبادا ديگر چنين كارى بكنى. و در پايان از ارادتمندان امام صادق عليه السّلام شد.

نكات: 1- اعتقاد با تقوا ارتباطي ناگسستني دارد.

2- امام از كردار زشت تمام افراد، حتّي آنان كه پيروِ ايشان نيستند، آگاه است.

3- جهت هدايت كردن و هشدار دادن به آنان از اين آگاهي، آنان را مطّلع مي سازند.

ابوبصير مي گويد: بر امام صادق عليه السّلام داخل شدم در حالي كه خواهان دلالت (معجزه اي) از او بودم چنان كه امام باقر عليه السّلام مرا دلالتي داده بودند. پس هنگامي كه بر آن حضرت داخل شدم فرمودند: يا أَبا مُحَمَّدٍ! ما كانَ لَكَ فيما كُنْتَ فيهِ شُغُلٌ تَدْخُلُ عَلٰى إِمامِكَ وَ أَنْتَ جُنُبٌ؟!_ اي ابا محمّد! اين شغلى نيست كه تو در او هستى (كار شايسته اي براي تو نيست)، در حال جنابت بر امام خويش وارد مي شوي. گفتم: من اين كار را جز از روي عمد، انجام ندادم. فرمود: أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ؟ _ آيا (به امامت من) ايمان نداري؟ گفتم: دارم و ليكن مي خواهم كه قلبم اطمينان يابد. فرمود: قُمْ يا أَبا مُحَمَّدٍ! فَاغْتَسِلْ (1)_ اي ابامحمد برخيز و غسل كن. من برخاستم


1- 75- دلائل الإمامة:123، مناقب آل أبي طالب:4/226 و في كتاب الدلالات عن أبي بصير باختلاف و اختصار، كشف الغمه:2/188 عن الدلائل للحميرى، مدينة المعاجز:3/290 عن الدلائل و المناقب، بحارالأنوار:47/129 ب5 عن المناقب، مستدرك الوسائل:1/462 ب9 ح1166- 1عن المدينة عن الدلائل باختلاف، الخرائج والجرائح :2/634 عن ابي بصير باختصار.

ص:56

و غسل كردم و آمدم و به جاى خود بازگشتم و آن گاه دانستم كه او بي شك امام است.

نكات: 1- در محضر امام با حال جنابت حاضر شدن، عملي نامشروع است.

2- در محضر امام زنده و حرم مطهّر ايشان پس از شهادت نيز، بايد با طهارت حاضر شد؛ زيرا چنانكه در زمان حيات ايشان، حاضر شدن در محضر امام بدون طهارت جايز نيست و موجب آزرده شدن ايشان است، پس از شهادت ايشان نيز همينطور است: يا أَبا عَبْدِ اللَّهِ! أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشْهَدُ مَقامي، وَ تَسْمَعُ كَلامي، وَ أَنَّكَ حَيٌّ عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ، فَاسْأَلْ رَبَّكَ وَ رَبّي في قَضاءِ حَوائِجي (1)_ اي اباعبدالله! شهادت مي دهم كه شما جايگاه مرا مشاهده مي كنيد و سخنم را مي شنويد و به يقين شما زنده هستيد و نزد پروردگار خود روزي مي خوريد...

هشدار امام موسي كاظم عليه السلام

مرازم گفت: داخل مدينه شدم. دخترى را در خانه اى كه آنجا منزل گرفته بودم ديدم. خيلى از او خوشم آمد. تصميم گرفتم از او بهره مند شوم ولى او از ازدواج با من سرپيچى كرد. شب پس از نماز عشاء آمدم. در را كه كوبيدم همان دختر در را باز كرد. دست خود را روى سينه اش گزاردم فرار كرد تا اينكه من داخل شدم. فردا


1- 76- مستدرك الوسائل:10/345 ب 59 ح 12149- 1.

ص:57

صبح كه خدمت امام كاظم عليه السّلام رسيدم فرمود: يا مُرازِمُ! لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ خَلا ثُمَّ لَمْ يَرْعَ قَلْبُهُ(1) _ اى مرازم! آن كه قلبش در خلوت، ورع (پاك دامني) نداشته باشد، از شيعيان ما نيست.

نكات: 1- شيعه اهل بيت بايد در خلوت نيز خود را در محضر امام ببيند.

2- ارتباط تنگاتنگي ميان شيعه بودن و تقواي در خلوت و جلوت است. بنابراين كسي كه تقوا ندارد، از شيعيان اهل بيت نيست.

خاتمه


1- 77- بصائرالدرجات:247 ب11 ح 10، الخرائج و الجرائح:2/727 ب 15 مثله، بحارالأنوار: 48/45 ب4 ح26و ج 65/153 ب 19 ح 9 عن البصائر.

ص:58

ص:59

اي نفس! اگر پيشه ساز حيا نباشي و حضور بينندگان آگاه و مقتدر (حضرت الله و حجّت هاي او را) درك نكني و شرم از گناه كردن در حريم آنان، نداشته باشي، و از شيطان و شيطانيان پيروي كني، راه به كدام سو خواهي برد؟ نه تنها از امامان نور، خود را محروم كرده اي، در نارِ زشتي ها و پليدي هاي شيطان، روحانيّت خود را به آتش كشيده، نارِ ابدي را نيز همراه با ملامت شيطان و حسرت براي خود خريده اي.(1)


1- (١٤) سوره إبراهيم : آيه23: وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ _ چون حساب رسيِ مردم (در روز قيامت) به پايان رسد، شيطان (به فريب خوردگان خود) گويد: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نيز به شما وعده دادم ولى خلاف وعده خود عمل كردم و مرا بر شما تسلطى نبود جز آنكه شما را دعوت كردم شما نيز دعوت مرا اجابت كرديد. بنابراين مرا ملامت نكنيد، بلكه خود را ملامت كنيد. نه من فريادرس شما هستم، نه شما فريادرس من. از اينكه مرا پيش از اين شريك نافرمانيِ خدا كرده بوديد بيزارم. زيرا براى ستمكاران عذابى است بسيار دردناك.

ص:60

مي داني، در پاسخ آن شاعر حاجب نام كه چنين سروده بود:

حاجب اگر معامله حشر با علي است من ضامنم تو هر چه بخواهي گناه كن

و حضرت اميرالمومنين عليه السّلام فرمودند:

حاجب اگر معامله حشر با علي است شرم از رخ علي كن و كمتر گناه كن

اي نفس! قدر خود را بدان. مي داني اگر محبوبِ وليّ خدا در اين زمان و ديگر امامان معصوم و خاتم انبيا و خداوند بشوي، چه جايگاهي خواهي داشت؟(1)


1- (٤) سوره نساء: آيه 14: ... وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ، ((24 سوره نور: آيه 53: وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولٰئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ، ((33 سوره احزاب: آيه72:... وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً، ((48 سوره فتح: آيه18: ... وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَليماً.

ص:61

آيا مي داني جلب رضاي امام زمان عجّل الله فرجه الشّريف يعني رضايت الهي و سعادت جاودانه؟ آيا خبر از لذّت همنشيني با امام معصوم _ كه لذيذتر از بهشت آخرت است _ داري؟(1)


1- امام حسين عليه السّلام از رسول الله صلّي الله عليه و آله و سلّم نقل مي كنند كه به «اُبَي» فرمودند: يا أُبَيُّ! طُوبٰى لِمَنْ لَقِيَهُ، وَ طُوبٰى لِمَنْ أَحَبَّهُ، وَ طُوبٰى لِمَنْ قالَ بِهِ يُنْجيهِمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ الْهَلَكَةِ، وَ بِالْإِقْرارِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِجَميعِ الْأَئِمَّةِ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ، مَثَلُهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَثَلِ الْمِسْكِ الَّذي يَسْطَعُ ريحُهُ وَ لا يَتَغَيَّرُ أَبَداً، وَ مَثَلُهُمْ فِي السَّماءِ كَمَثَلِ الْقَمَرِ الْمُنيرِ الَّذي لا يُطْفٰى نُورُهُ أَبَداً... _ اى ابىّ! خوشا به حال كسى كه او (مهدي) را ملاقات كند، خوشا به حال كسى كه او را دوست بدارد، و خوشا به حال كسى كه به او معتقد باشد، خداوند، به خاطر وى و به خاطر إقرار و اعتقاد به خدا و رسول و همگى ائمّه، آنها را از هلاكت نجات مى دهد، خداى منّان درهاى بهشت را براى آنها باز مى كند. مَثَل آنها در زمين، مَثَل مشك است كه دائم از خود بوى خوش ساطع مى كند ولى تغييرى در او حاصل نمى شود. و مَثَل آنها در آسمان مَثَل ماه نورانى است كه هيچ گاه نورش خاموش نشود... . كمال الدين و تمام النعمة:١/٢٦٨ب٢٤ح ١١ و عيون أخبار الرضا عليه السّلام: 1/59 ب٦ ح29 باسناده عن محمّد بن عليّ بن موسى، عن أبيه عليّ بن موسى، عن أبيه موسى بن جعفر، عن أبيه جعفر بن محمّد، عن أبيه محمّد بن عليّ، عن أبيه عليّ بن الحسين، عن أبيه الحسين بن عليّ بن أبي طالب عليه السّلام قال: دخلت على رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و عنده أبيّ بن كعب فقال لي رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم... إلي أن قال:.

ص:62

و يادمان نرود كه بارها گفته ايم: وَ أَشْهَدُ أَنّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ - يا مَوالِيَّ! أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عادَاكُمْ وَ وَلِيٌّ لِمَنْ والاكُمْ إِلٰى يَوْمِ الْقِيامَة.

و نيز عرض كرده ايم: يالَيْتَني! كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً، و به سيّدالشهداء عليه السّلام گفته ايم: لَبَّيْكَ داعِيَ اللَّهِ، إِنْ كانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَني عِنْدَ اسْتِغاثَتِكَ، وَ لِساني عِنْدَ اسْتِنْصارِكَ، فَقَدْ أَجابَكَ قَلْبي وَ سَمْعي وَ بَصَري، و صبح جمعه به فرزندش حضرت خاتم الأوصياء قائم آل محمّد عجّل الله فرجه الشّريف عرض مي كنيم: بِأَبي أَنْتَ وَ أُمّي وَ نَفْسي لَكَ الْوِقاءُ وَ الْحِمٰى، آيا مي داني كه گرگ ها و كركس ها و روبهان جهان، همه آشكار و نهان و با هر وسيله و شيوه اي به جنگ با فرهنگ غني اسلام (قرآن و عترت) آمده اند؟ و دل و دين جوانان ما را هدف گرفته اند؟!

كاري بكن و در عمل نشان بده آنچه گفتي تنها شعار نبوده، نه تنها نبايد با كارهاي نا مشروع، خدا و شاهدان او را آزرده خاطر كنيم بلكه بايد در هر زمان به نداي هَلْ مِنْ ناصِرٍ يَنْصُرُني او پاسخي عملي بدهيم. از فرصت غيبت سلطان دين جهت ياري او بهره برده، تمرين خدمت كرده و ودايع الهي كه نزد ماست به كار گيريم، تا فقط به گفتن بسنده نكرده باشيم كه اللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ أَنْصارِهِ، وَ أَعْوانِهِ، وَ الذّابّينَ عَنْهُ، وَ الْمُسارِعينَ إِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَ الْمُحامينَ عَنْهُ، وَ

ص:63

السّابِقينَ إِلٰى إِرادَتِهِ، وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْه. دست بر زانوي همّت فراز آورده و بگو ياعلي، برخيز، هنگامه عمل فرا رسيده است.

و السّلام علي المهديّ من آل محمّد صلوات الله عليهم و من والاه و عادي أعدائه،

حيدرحسين التربتي الكربلائي

سحرگاه 10 شعبان المعظّم1430

مراعات حرم

ص:64

ص:65

بيا اي نفس با مهدي صفا كن بيا اي نفس دست از كينه بردار الا اي شيعه من خير تو جويم منِ مهدي كه فرزند حسينم تو آگاهي چه كردي يا چه خوردي چرا اين گونه در عصيان ذليلي نكردي تو مراعات حرم را مكن كاري ز خود دورت نمايم تو كه سرمايه و اميد مايي ولي رفتار تو تغيير كرده نكن رزق دلم را غصه و درد بيا تا از دلم آگاه گردي تو كه هم سفره اهل بهشتي تو جا داري هنوز اندر دل من بيا بر روي ماه من نگه كن به حقّ احمد و زهرا و حيدر به مهر روي او ترك جفا كن علايق هاي دنيا را رها كن سحرگه راز خود را با تو گويم براي حالِ تو در شور و شينم كه نام و مهر ما از ياد بردي مگر بر جرم خود داري دليلي چه مي گويي جواب مادرم را عوض شو تا كه من پيشت بيايم تو باقيمانده كرب و بلايي گنه بر حال تو تأثير كرده دوباره توبه كن برگرد، برگرد تو با سوز دلم همراه گردي چه شد سوي خدايت برنگشتي تو را من دوست دارم، سائل من به خاطر خواهي ام، ترك گنه كن نرو از خانه ما، جاي ديگر

فهرست منابع

ص:66

ص:67

الذّكر الحكيم: كلام الله تبارك و تعالى.

1- إعلام الوري بأعلام الهدي: أبوعليّ الفضل بن الحسن الطّبرسي من أعلام القرن السّادس، مطبعة ستاره- قم، الطّبعة الأولي، 1417ه_.

و مؤسّسة آل البيت عليهم السّلام- قم، 1417ه_.

2- الأصول الستّة عشر: من الأصول الأوّليّة، مجموعة من كتب الحديث الأوّليّة في عصر الأئمّة المعصومين عليهم السّلام.

3- الأمالي: أبو عبدالله محمّد بن محمّد بن النّعمان العكبري البغدادي، الشّيخ المفيد (ت413ه_)، طبع دارالمفيد- بيروت، 1414ه_.

4- الأمالي: أبوجعفرمحمّد بن الحسن الطّوسي (ت460ه_)، مطبعة

ص:68

دارالثقافة- قم، الطّبعة الأولي، 1414ه_.

و مؤسّسة البعثة- قم، الطّبعة الأولي1414ه_.

5- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار عليهم السّلام: العلّامة محمّد باقر المجلسي (ت1111ه_) ، دار الكتب الإسلاميّة- طهران، الطّبعة الرّابعة1362ش.

و مؤسّسة الوفاء- بيروت، 1403ه_.

6- بصائر الدّرجات: محمّد بن حسن الصفّار(ت290ه_)، انتشارات كتابخانه آيةالله مرعشى نجفى، الطبع الثاني.

7- تفسير العيّاشي: محمّد بن مسعود العيّاشي(ت٣٢٠ه_)، المطبعة العلمية- طهران، 1380ه_ .

8- تفسيرفرات بن إبراهيم الكوفي: أبي القاسم فرات بن إبراهيم بن فرات الكوفي (من أعلام الغيبة الصّغري)، طبع الإرشاد – طهران، 1410ه_.

9- تفسير القمّي: أبو الحسن عليّ بن إبراهيم القمّي (ت329ه_)، مطبعة مؤسّسة دارالكتاب- قم، الطّبعة الثّالثة1404ه_.

10- الثاقب فى المناقب: أبو جعفر محمّد بن علي الطّوسي (من أعلام القرن السادس)، مؤسّسة أنصاريان – قم، 1419ه_.

11- الخرائج و الجرائح: أبو جعفر سعيد بن هبة الله القطب الرّاوندي (ت573ه_)، مؤسّسة الإمام المهدي عليه السّلام- قم،

ص:69

الطّبعةالأولي، 1409ه_.

12- دلائل الإمامة: جرير بن رستم الطبريّ الصّغير (من أعلام القرن الخامس)، مؤسّسة البعثة- قم، 1413ه_.

13- الزهد لحسين بن سعيد الأهوازي: (من أعلام القرن الثّالث)، طبع حسينيان، 1402ه_.

14- شواهدالتنزيل: الحاكم الحسكاني (من أعلام القرن الخامس)، طبع الإرشاد – طهران، 1411ه_.

15- الصراط المستقيم: علي بن يونس العاملي (ت877ه_)، المكتبة المرتضويّة – طهران، 1384ه_.ق.

16- عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: أبوجعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن بابويه القمّي الصّدوق (ت381ه_)، نشر مؤسّسة الأعلمي- بيروت.

17- عيون المعجزات: حسين بن عبدالوهّاب (من أعلام القرن الخامس)، منشورات الشّريف الرّضي- قم.

18- غرر الحكم: عبدالواحد الآمدي التميمي(ت550ه_)، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه- قم، چاپ اول 1366ش.

19- الكافي: ثقة الإسلام أبو جعفر محمّد بن يعقوب بن إسحاق الكليني الرّازي (ت329ه_)، دارالكتب الإسلاميّة- طهران، الطّبعة الثّالثة1388ه_.

ص:70

20- كتاب أصل سليم بن قيس الهلالي: (ت76ه_)، نشر الهادي- قم.

21- كشف الغمّة: أبو الحسن عليّ بن عيسي بن أبي الفتح الإربلي (ت693ه_)، دارالأضواء- بيروت، الطّبعة الثّانية،1405 ه_.

22- كمال الدّين و تمام النّعمة: أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن بابويه القمّي الصّدوق (ت381ه_)، مؤسّسة النّشر الإسلامي- قم، 1405ه_.

23- مجموعة ورّام= تنبيه الخواطر و نزهة النواظر: ورّام بن ابي فراس المالكي الأشتري(ت605ه_)، دارالكتب الإسلاميّه- طهران.

24- محاسبةالنفس: علي بن موسي بن جعفر بن طاووس (ت664ه_)، منشورات المكتبة المرتضويّة- طهران.

25- مدينة المعاجز: العلّامةالمحدّث الجليل السّيّدهاشم البحراني (ت1107 أو 1109ه_)، طبع مؤسّسة الأعلمي- بيروت، الطّبعة الأولي 1423ه_.

26- مستدرك الوسائل: الحاج ميرزاحسين النّوري الطّبرسي (ت1320ه_)، مؤسّسة آل البيت عليهم السّلام - قم، 1407ه_.

27- مشكوة الأنوار في غررالأخبار: ابوالفضل علي الطبرسي(ت اوائل القرن السابع)، مؤسّسة آل البيت عليهم السّلام - قم.

28- مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد: أبو جعفر محمّد بن الحسن الطّوسي (ت460ه_)، تحقيق إسماعيل الأنصاري.

ص:71

و طبع الأعلمي- بيروت، الطّبعة الثّانية، 1425ه_.

و نشر مؤسّسة فقه الشّيعة- بيروت.

29- معاني الأخبار: الشيخ الصدوق محمّد بن عليّ بن حسين بن بابويه القمّي (ت٣٩١ه_)، تصحيح علي اكبر الغفّاري، نشر مكتبة الصدوق- طهران، ١٣٧٩ه_.

30- مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: أبوعبدالله محمّدبن عليّ بن شهرآشوب المازندراني (ت588ه_)، المطبعة الحيدريّة- النّجف الأشرف،1376ه_.

و نشر العلّامة- قم، 1379ه_.

31- من لا يحضره الفقيه: أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن بابويه القمّي، الصّدوق (ت381ه_)، منشورات جامعة المدرّسين في الحوزة العلميّة- قم، الطّبعة الثّانية ،1404ه_.

32- وسائل الشّيعة إلي تحصيل مسائل الشّريعة: محمّد بن الحسن الحرّالعاملي (ت1104ه_)، تحقيق مؤسّسة آل البيت عليهم السّلام- قم، الطّبع الأوّل1411ه_.

يادداشت پاياني

ص:72

1- تحف العقول:84.

2- الكافي:2/ 106باب الحياء ...ح1

3- الكافي:2/106باب الحياء ...ح5

4- من لا يحضره الفقيه:4/411 ح5895.

5- أمالي الصدوق:400 المجلس62 ح17 ...حدّثنا سليمان بن مهران قال: دخلت على الصّادق جعفر بن محمّد عليه السّلام و عنده نفر من الشّيعة فسمعته و هو يقول: .

6- (٠ (4سوره غافر: آيه 20.

7- مصباح المتهجّد:1/849.

8- بصائرالدرجات:425 ب4 ح10 و فيه:430 ب٦ ح10 عن محمّد بن مسلم عنه عليه السّلام، الأصول الستّة عشر:١٥٦ كتاب مختصر أصل علاء بن الرزين الذي اختصره الشيخ الشهيد الأوّل، عن محمّد بن مسلم، عن الباقر عليه السّلام، تفسيرالعياشي:2/108 ح119 عن محمّد بن مسلم عن أحدهما (الباقر أو الصادق عليهما السّلام) كلّهم كما في البصائر باختلاف و فيهم: لِلَّهِ شُهَداءُ في أَرْضِهِ، بحارالأنوار:23/344 ب20 ح34 عن البصائر بروايته الاولي، مستدرك الوسائل:12/161 ب100 ح5، 6- 13781- 1عن تفسير العيّاشي، مستدرك الوسائل:12/163 ب100 ح13786- 6عن كتاب العلاء بن الرزين، في بصائرالدرجات:430 ب 6ح7 عن الصادق عليه السّلام باسناده عن محمّد بن مسلم ،عن الصادق عليه السّلام و فيه:430 ب6ح6عن محمّد بن مسلم و زرارة، عن الصادق عليه السّلام مثله و فيهما: إِنَّ لِلَّهِ شُهَدٰاءُ فِي أَرْضِهِ، عن الأخير بحارالأنوار:23/348ب20 ح 51.

9- بصائرالدرجات:428 ب 5 ح8 و10 و تفسير العيّاشي:2/109ح124، بحارالأنوار:6/183 ب7 ح13 عن البصائر و في ج23/351 ب20ح67 عن العيّاشي، وسائل الشيعة:16/113 ب101

ص:73

ح21123 عن البصائر، بحارالأنوار:17/149ب17 و ج23/340 ب20 ح15 عن البصائر عن الصادق.

10- الكافي:1/220 باب عرض الأعمال على النبيّ و الأئمّة صلوات اللّه عليهم... ح5، وسائل الشيعة: 16/108 ب101 ح21107 عن الكافي.

11- بصائرالدرجات:426 ب4 ح14، بحارالأنوار:23/344 ب20 ح36 عن البصائر.

12- تفسيرالعيّاشي:2/109ح126، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13785- 5 عن العيّاشي.

13- تفسيرالعيّاشي:2/١٠٨ح121، بحارالأنوار:7/330ب17 ح9 عن العيّاشي باختلاف.

14- في البحار.

15- تفسيرالعيّاشي:2/110 ح127، بحارالأنوار:7/331 ب17 ح10 عن تفسير العيّاشي مثله باختلاف.

16- بصائرالدرجات:429 ب6ح 1، وسائل الشيعة:16/114 ب101 ح21124 و بحارالأنوار: 23/346 ب20 ح46 عن البصائر.

17- بصائرالدرجات:427 ب 5 ح2، بحارالأنوار:23/345 ب20 ح39 عن البصائر.

18- بحارالأنوار:5/329 ب17ح28 عن تفسير التبيان للشيخ الطوسي عن قوله تعالي: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ .

19- بحارالأنوار:56/40 ب18 ح13 عن تفسير مجمع البيان في قوله تعالي: قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قال: روي أصحابنا.

20- بصائرالدرجات:424 ب4 ح3، بحارالأنوار:17/150 ب17ح47 عن البصائر.

21- تفسيرالقمّي:1/304، بحارالأنوار:17/149 ب17 ح44 عن تفسير القمّي.

22- بصائرالدرجات:425 ب4 ح12، بحارالأنوار:17/150 ب17 ح51 عن البصائر باختلاف.

23- بصائرالدرجات:424 ب4 ح 1، بحارالأنوار:23/343 ب20 ح 29 عن البصائر.

24- في البحار.

ص:74

25- تفسيرالقمّي:1/304، بحارالأنوار:23/339 ب20 ح13 عن تفسيرالقمّي.

26- بصائرالدرجات:424 ب4 ضمن حديث3 عن أبي بصير، تفسيرالعياشي:2/109 ح122 عن أبي بصير باختلاف، معاني الأخبار:392 كما في البصائر و فيه زيادة: وَ سَكَتَ، قٰال أبوبصير: إنّما عنى الأئمّة عليهم السّلام، وسائل الشيعة:16/109 ب101 ح21110 و بحارالأنوار: 23/340 ب20 ح16 عن المعاني، بحارالأنوار:17/150 ب17 ح48 عن البصائر، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13783- 3 عن العيّاشي.

27- من لايحضره الفقيه:1/191 باب النوادر... ح583، وسائل الشيعة:16/109 ب101 ح21109 عن الفقيه.

28- بصائرالدرجات:428 ب 5 ح7 ، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح1، وسائل الشيعة:16/107ب101 ح21102و بحارالأنوار:17/131 ب17 ح3 عن الكافي، بحارالأنوار:23/346 ب20 ح44 عن البصائر.

29- بصائرالدرجات:427 ب5 ح4، عنه البحار:٢٣/٣٤٥ ب٢٠ ح٤١.

30- بصائرالدرجات:427 ب5 ح3 و ص428 ب 5 ح11، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح2، تفسيرالعياشي:2/109 ح125، محاسبةالنفس:17 ب3 عن الكافي و دلائل الحميري و كتاب تفسير القرآن لإبن عقدة و تفسير ما نزل في أهل البيت عليهم السّلام لمحمّد بن العبّاس بن مروان، وسائل الشيعة:16/107 ب101 ح21104 و ص113 ح21122 عن الكافي و البصائر، بحارالأنوار:23/345 ب20 ح40 و ص٣٥١ ح٦٨و ص٣٥٣ ح٧٣ عن البصائر و العيّاشي و محاسبة النفس.

31- بصائرالدرجات:427ب 5ح 1، وسائل الشيعة:16/113ب101ح21121عن البصائر، محاسبةالنفس:17ب3 عن كتاب تفسير القرآن لابن عقدة بإسناده إلى يزيد بن معاوية العجلي، عنه عليه السّلام، الأمالي للطوسي:409 المجلس14 ح 918- 66 عن ابن أذينةعنه عليه السّلام مثله باختلاف ، المناقب:4/400عروة بن أذينةعنه،

ص:75

بحارالأنوار: 23/339 ب20ح10 و وسائل الشيعة:16/111 ب101 ح21115-عن الأمالي، البحار:23/337 ب20 ح6 عن المناقب.

32- تفسيرالعيّاشي:2/109ح123، بصائرالدرجات:425 ب4 ح6 عن محمّد بن الفضيل، عن الصادق عليه السّلام مثله باختلاف، مستدرك الوسائل:12/162 ب100 ح13784-4 عن العيّاشي و ليس فيه: فَاحْذَرُوا.

33- بصائرالدرجات:424 ب4 ح2، وسائل الشيعة:16/112 ب101ح21118 و بحارالأنوار: 23/343 ب20 ح30 عن البصائر.

34- بصائرالدرجات:425 ب4ح7 و الكافي:1/220 باب عرض الأعمال...ح6، بحارالأنوار: 17/150 ب17 ح49 عن البصائر، وسائل الشيعة:16/107 ب101ح21103 و بحارالأنوار:17/131 ب17 ح4 عن الكافي.

35- بصائرالدرجات:425 ب4 ح8.

36- بصائرالدرجات:429 ب6ح2، الكافي:1/219 باب عرض الأعمال... ح4 عن عبد اللّه بن أبان الزّيّات و كان مكينا عند الرّضا عليه السّلام...، بحارالأنوار:23/347 ب20 ح47 عن البصائر، وسائل الشيعة:16/108 ب101 ح21106 عن الكافي.

37- بصائرالدرجات:427 ب 5 ح5، و فيه:ح6 عن الحسين بن بشّار، عن أبي الحسن عليه السّلام مثله، بحارالأنوار:23/346 ب20 ح42 عن البصائر.

38- في الأمالي و الزهد.

39- الكافي:1/219باب عرض الأعمال على النبيّ والأئمة صلوات اللّه عليهم ح3، بصائرالدرجات: 445 ح8 مثله باختلاف يسير، الأمالي للمفيد: 196 المجلس٢٣ح29، كتاب الزهد لحسين بن سعيد الأهوازي:16ب٢ح32 كما في الأمالي باختلاف يسير، مشكاة الأنوار:71 الفصل ٣ كما في الكافي باختلاف، وسائل الشيعة: 16/107 ب101 ح21105عن الكافي، مستدرك الوسائل:12/163 ب100 ح13787- 7 عن الأمالي.

40- الصراط المستقيم:2/118 فصل3 قال: و في كتاب كشف الحيرة.

ص:76

41- كتاب سليم بن قيس:88٥ ح54.

42- كتاب سليم بن قيس:944 ح80، المناقب:3/87 و شواهدالتنزيل:1/119ح129 عن سليم، بحارالأنوار:22/441 ب14 و ج23/334ب20 عن الشواهد و ج 35/389 ب19عن سليم.

43- المناقب:4/129، عنه:23/350 ب20 ح59.

44- تفسيرفرات الكوفي:62ح62- 27، عنه :23/337 ب20 ح 7.

45- بصائرالدرجات:82 ب13 ح4، عنه:23/342 ب20 ح 25.

46- المناقب:4/179، عنه:23/350 ب20 ح61.

47- تفسيرالعيّاشي:1/62 ح110.

49- بصائرالدرجات:82 ب13 ح3.

50- بصائرالدرجات:83 ب13ح 5، تفسيرفرات الكوفي:62ح62- 26عن محمّد بن عليّ، عنه عليه السّلام مثله و فيه: وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللَّهِ، البحار:24/157 ب46 ح 18 عن الفرات.

51- الكافي: 1/190 باب في أنّ الأئمة شهداء اللّه ح2، عنه البحار:23/336 ب20 ح2.

52- بصائرالدرجات:82 ب١٣ح 1، و فيه:516 ب 18ح 45 بسند آخر عن أبي بصير مثله و ليس فيه: نَحْنُ الشُّهَداءُ عَلَى النّاسِ، تفسيرالعيّاشي:1/63ح 113- كروايته الثانية، بحارالأنوار:23/343 ب20 ح27عن البصائر بروايته الاولي.

53- بصائرالدرجات:82 ب13ح2، عنه البحار:23/343 ب20 ح 28.

54- بصائرالدرجات:44٢ ب١٢ ح7، بحارالأنوار:26/136 ب٨ ح13 عن البصائر.

55- بصائرالدرجات:443 ب١٢ ح 8، بحارالأنوار:26/136 ب8 ح 14 عن البصائر.

56- بصائرالدرجات:443 ب١٢ ح 9، البحار:26/136 ب٨ ح 15 عن البصائر.

57- بصائرالدرجات:419 ب ١ ح 1، بحارالأنوار:24/126 ح3عن البصائر.

ص:77

58- الأمالي للشيخ الطوسي:٢٤٥ المجلس ٩ ح427- 19، بحارالأنوار:26/66 ب٢ ح3 عن الأمالي.

59- بصائرالدرجات:435 ب٨ ح3، بحارالأنوار:26/133 ب٨ ح2 عن البصائر.

60- في البحار.

61- بصائرالدرجات:436 ب٩ ح6، بحارالأنوار:25/45 ب2 ح21 عن البصائر.

62- بصائرالدرجات:442 ب١٢ ح6، بحارالأنوار:٢٦/١٣٥ ب٨ ح١٢عن البصائر.

63- بصائرالدرجات:٤٣١ ب٧ ح 3، بحارالأنوار:٢٥/٣٩ ب٢ ح7 عن البصائر.

64- بصائرالدرجات:437 ب10 ح2، بحارالأنوار:26/134 ب٨ ح7 عن البصائر.

65- فقال الأعرابي: يا مولاي! قد بلغت حاجتي ممّا جئت فيه، فخرج من عنده فاغتسل و رجع إليه فسأله عمّا كان في قلبه.، الخرائج والجرائح:1/246 ب4، بحارالأنوار:44/181 ب25 ح4 عن الخرائج، وسائل الشيعة:2/212 ب16 ح1955 عن الخرائج باختصار.

66- الكافي:2/326 ح14، عنه وسائل الشيعة:16/33 ب71 ح20898و فيه: سَخ_ّاباً، كشف الغمة:2/189 عن سماعة بن مهران ، مجموعةورام:2/207 الجزء2 سماعة، مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام:4/224 عن سماعة باختصار، البحار:47/128 ب5 ضمن ح175عن المناقب.

67- في المصدر: أبا كَهْمَش.

68- في: الدلائل.

69- بصائرالدرجات:242ب 11ح 1، دلائل الإمامة:115 بسنده مثله، عيون المعجزات: 77 _ 78 عن البصائر، الثاقب فى المناقب:414 ح350، الخرائج والجرائح:2/727 ب 15 كما في البصائر باختصار، بحارالأنوار:47/71 ب5 ح28 و مستدرك الوسائل:14/272 ب82 ح16688- 1 عن البصائر، وسائل الشيعة:20/196 ب105 ح25413 عن الخرائج.

ص:78

70- بصائرالدرجات:243 ب 11ذح2، دلائل الإمامة:116 بسنده عن مهزم مثله باختلاف يسير، إعلام الورى: 275 الفصل3، المناقب: 4/226، الثاقب:413 ح348 مرسلا، و فيه : يا ابراهيم- بدل - يا مهزم.

71- بصائرالدرجات:243 ب١١ح3، دلائل الإمامة:116، المناقب:4/221، الخرائج و الجرائح: 2/727 ب 15 كلهم مثله باختلاف، البحار:٤٧/٧٢ ب٥ ح32 و ج٧٠/٧٦ ب٢ ح٧٠ عن البصائر، مستدرك الوسائل:١٥/١٩٠ ب ٧٥ ح17969- 11 عن البصائر باختلاف يسير.

72- في الدلائل.

73- بصائرالدرجات:264- 265 ب 11 ح 5، دلائل الإمامة:130- مرسلاً عن أحمد بن عبدالله مثله باختلاف، المناقب:4/221 باختلاف و اختصار، ثاقب المناقب:410-411 ح342، بحارالأنوار:48/72 ب5 ح33 عن البصائر.

74- بصائرالدرجات:249 ب11ح 16، عنه البحار:47/75 ب5 ح43.

75- دلائل الإمامة:123، مناقب آل أبي طالب:4/226 و في كتاب الدلالات عن أبي بصير باختلاف و اختصار، كشف الغمه:2/188 عن الدلائل للحميرى، مدينة المعاجز:3/290 عن الدلائل و المناقب، بحارالأنوار:47/129 ب5 عن المناقب، مستدرك الوسائل:1/462 ب9 ح1166- 1عن المدينة عن الدلائل باختلاف، الخرائج والجرائح :2/634 عن ابي بصير باختصار.

76- مستدرك الوسائل:10/345 ب 59 ح 12149- 1.

77- بصائرالدرجات:247 ب11 ح 10، الخرائج و الجرائح:2/727 ب 15 مثله، بحارالأنوار: 48/45 ب4 ح26و ج 65/153 ب 19 ح 9 عن البصائر.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109